قانون شماره ۴۲: ۱۰% درآمدم را میبخشم.
بخشیدن پول کار بسیار مؤثری برای جذب پول بیشتر است، زیرا وقتی به کسی پولی میدهید، درواقع به خودتان میگویید «من خیلی پولدارم.» مطمئناً هیچ تعجبی ندارد اگر بدانید که ثروتمندترین مردان دنیا بسیار نوعدوست و بخشنده هستند. آنها مبالغ هنگفتی از ثروتشان را به دیگران میبخشند و درنتیجه هستی فرصت تازهای برایشان خلق میکند و چندین برابر پولی را که بخشیدهاند به آنها برمیگرداند! بسیاری از ثروتمندان دنیا ازجمله بیل گیتس و وارن بافت بارها و بارها بیش از نیمی از ثروت خود را به خیریه بخشیدهاند.
اگر فکر کنید «من بهاندازه کافی پولندارم که به دیگران ببخشم» بله درست فکر میکنید! به همین دلیل است که بهاندازه کافی پولندارید. در این مواقع شروع به پول بخشیدن به دیگران کنید.
اغلب افراد در ترس زندگی میکنند. یکی از آن ترسها، ترس از نداری است، ترس از سرمایهگذاری، ترس از بخشیدن پول و از دست دادن ثروت، جالب است بدانیم از هر چه بترسیم، به آن چیز بیشتر فکر میکنیم و نهایتاً آن را به خود جذب میکنیم. ترس کار شیطان است، ترس جایگاه شیطان و قویترین ابزار شیطان است.
باور عمومی که در بسیاری از افراد وجود دارد این است که معتقدند هر وقت ثروتمند شدند میبخشند اما مسئله اینجاست که اگر نبخشی نمیتوانی بیشتر به دست آوری.
حافظ قلم شاه جهان مقسم رزق است از بهر معیشت مکن اندیشه باطل
یاد گرفتهام که بخشنده باشم. گاهی این بخشش مالی است گاهی راهنمایی فکری و گاهی بهصورت های دیگر. در اسلام قانون جالبی داریم. میفرمایند «ادا کردن حق چشم» به این معنی که اگر مثلاً گوسفندی را در جلوی درب منزل قربانی نمودی و فردی گذر میکرد و چشمش به آن افتاد میبایست حق چشم را ادا کنی و مقداری از آن قربانی را به آن فرد ببخشی.
بهشخصه همیشه در کیفم چند نسخه از کتابهایم را دارم و عموماً با دلیل و بیدلیل آنها را میبخشم. یادم میآید در آخرین مسافرتم به شمال کشور برای قدردانی از نگهبان شریف و مؤدب پارکینگ ویلایی که در آنجا مستقر بودیم یک نسخه از کتابم را به ایشان هدیه کردم و ایشان بهقدری از این هدیه خوشحال شد که روز آخری که ما برمیگشتیم با دادن سوغاتیهای مختلف حسابی از خجالت ما درآمدند. ضمناً هر موقع ایشان را میدیدم که با شوق مشغول مطالعه کتابم است از خوشحالی لبریز میشدم.
قانون من در بخشش مالی این است که ۱۰ درصد درآمدم را به افرادی که با دقت انتخاب کردهام میبخشم و طبق گفته قرآن اولویت بخشش میبایست ابتدا برای پدر و مادر و اقوام نیازمند نزدیک و سپس برای دیگران باشد. من خودم نتایج بسیار شگفتانگیزی از این قانون گرفتهام.
بگذارید یک تجربه شخصی برایتان بگویم وقتی در دنیایی که در آن زندگی میکنید، فراتر از مکانیسم موفقیت فردی و بقایتان برای بقیه قدم برمیدارید، ناگهان ترسهایتان، خشمهایتان، دردها و ناخوشیهایتان از بین میروند. عمیقاً باور دارم که وقتی خودمان را وقف میکنیم، جهان هستی، خدا، نیروی برتر (هر چیزی که میخواهید اسمش را بگذارید) نازل میشود و حمایتمان میکند. یادتان باشد جهان هستی چیزی را حمایت میکند که بیشتر حمایت اش کرده است. میدانم که میگویید: «وقتی میبخشم که وضعیت بهتری داشته باشم.» و من هم اینجوری فکر میکردم ولی خدا را شاهد میگیرم شما باید در هر وضعیتی که الآن هستید این کار را شروع کنید. باید عادت بخشیدن پول و کمک را از همین حالا شروع کنید. حتی اگر احساس میکنید آماده نیستید. حتی اگر فکر میکنید چیزی برای بخشیدن ندارید. چرا؟ چون یقین داشته باشید اگر صد تومان از هزار تومانتان را نبخشید، هیچوقت یکمیلیون از ده میلیون یا ده میلیون از صد میلیون تومانتان را نمیبخشید. از شما خواهش میکنم اگر تحت تأثیر قرارگرفتهاید همین الآن تعهد بدهید که بخشی از درآمدتان را ببخشید. لطفاً همین الآن این کار را بکنید و یادتان باشد کسی که بیشتر از همه به او میبخشید خودتان هستید.
انسانها در زمینه بخشش سه دسته هستند:
- دسته اول: دست بگیر دارند.
آنها کسانی هستند که بهشدت متوقع هستند. از همهچیز و همهکس توقع و انتظار دارند. آنها به اصطلاح سیرمونی ندارند.
- دسته دوم: دست بده دارند.
افرادی که بیمنت میبخشند. انتظار جبران ندارند. بدون توقع بازگشت میبخشند.
- دسته سوم: دلال هستند.
اول دریافت میکنند و بعد متناسب با همان یا کمتر از آن میبخشند. اینها حساب دریافتیها رادارند تا در فرصتی بتوانند آن را تسویه کنند یا پس بدهند. آنها آغازگر بخشش نیستند. منتظرند تا بخششی را فقط جبران کنند.
یادمان باشد این جمله طلایی را فراموش نکنیم:
«از هر دستی بدهی از همان دست میگیری» درواقع کمک به دیگران کمک به خودمان است. انسان بالغ از بخشش لذت میبرد. اگر کسی تابهحال لذت بخشش را تجربه نکرده هنوز بالغ نشده است. هنوز کودک است. بگذارید رک بگویم اگر تابهحال لذت بخشش را نچشیدهاید از بیشترین بخش وجودتان غافل بودهاید. بیایید از خودمان خوبی منتشر کنیم و بدانیم ده برابر آن به خودمان بازمیگردد. حتی اگر بازنگردد دستکم سه بخش وجودتان را تقویت میکند. اعتمادبهنفس. احساس لیاقت. احساس رضایتمندی و مفید بودن.
یک خاطره
هیچوقت فراموش نمیکنم سالها قبل در ایام نزدیک عید نوروز بهطور دقیق بخواهم بگویم در روز ۲۸ اسفند ۱۳۹۲ چکی به مبلغ ۷۶۰ هزار تومان را به خانوادهای نیازمند بخشیدم اشک در چشمان مادر خانواده حلقه زد و بنده را بسیار دعا نمودند. دقیقاً سه روز بعد در روز دوم فروردین مبلغ ۵.۰۰۰.۰۰۰ تومان از فردی عیدی گرفتم. همان لحظه خدا را شکر کردم که چقدر سریع جبران کرد. البته باید تأکید کنم بخشش به دیگران بیشتر از اینکه به آنها کمک کند برای خودمان کمککننده است. حال خوب و احساس شادمانی که بعد از بخشش به دست میآوریم با هیچچیزی قابل معامله نیست. این فقرا نیستند که میبایست از ما تشکر کنند این ما هستیم که باید از آنها سپاسگزاری کنیم به خاطر اینکه کمک ما را دریافت نمودند و حال خوب را به ما بخشیدند؛ بنابراین باید با میل و رغبت کمک کنیم و نه از روی اکراه. باافتخار باید بخشید و از دریافتکننده باید بینهایت سپاسگزار بود.

طرح خلاقانه از همشهری جوان
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.