معرفی کتاب ۳۵: نبوغ دیوانه،مانیفست کارآفرین ها
معرفی کتاب: نبوغ دیوانه، مانیفست کارآفرینها
نویسنده: رندیگیج
مترجمان: شادی حسن پور، فراز فرهادی، رضا میرزاجانزاده، بیتا لقمانی، شادی احمدی
نام انتشارات: نگاه نوین

کتاب نبوغ دیوانه
باهم چکیدهای از کتاب نبوغ دیوانه به قلم مستراستاد را میخوانیم.
تکنیکی برای بازاریابی محصولتان
این ذات بشر است که وقتی میخواهد چیزی را بفروشد ویژگیهایش را لیست میکند. اگر من به شما یک وسیله برای فروش بدهم منطقی به نظر میرسد که درباره رنگ، اندازه و جنسش توضیح دهم ولی اگر این کار را بکنم من هم قربانی همرنگی با جماعت شدهام.
واقعاً برای کسی مهم است که دریل شما چه ویژگیهایی دارد آنها فقط به سوراخ روی دیوارشان فکر میکنند.
حالا قدم بعدی را بردارید و فکر کنید دقیقاً محصولتان چه کاری برای مشتری احتمالی انجام میدهد.
شادی لذت بخشی که بعد از خرید نصیب مشتری میشود چیست یا نخریدن آن چه عواقبی برای مشتری دارد.
ایده بزرگ باید چیزی داشته باشد که جلب توجه کند گروهی را مخاطب قرار دهد و در راستای منفعت رساندن به مشتری مستقیم با خود او ارتباط برقرار کند.
متضاد موفقیت،شکست نیست.
اگر از ۱۰۰ نفر بپرسید متضاد موفقیت چیست؟ ۹۹ نفرشان می گویند شکست. ولی این جواب دروغ بزرگی است.
متضاد واقعی موفقیت شکست نیست،میانمایگی و متوسط بودن است. نه تنها شکست متضاد موفقیت نیست که در واقع جزئی است از موفقیت. هیچ وقت هدف شایسته ای وجود نداشته است که در کنارش تعدادی شکست هم تجربه نشده باشد. در واقع هر چقدر درجه و احتمال شکست بیشتر باشد هر موفقیت احتمالی میتواند شگفتی بیشتری در خودش داشته باشد.
شکست پایان خط نیست مگر اینکه خودتان داستان را تمام کنید. کارآفرینی که اشتباه نمیکند در واقع چیزی خلق نمیکند. امروز سریعترین راه برای موفقیت، آزمایش و شکست سریع است. شکستها به سادگی مسائلی هستند که در لحظه حل میکنید اگر شما جلویشان مقاومت کنید این مسائل و چالشها به پلهای تبدیل میشوند برای موفقیتتان.
آنها برایتان تجربه خواهند شد. استراتژیهایتان را اصلاح میکنند و شخصیت لازم را برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق در شما توسعه میدهند.
هیچکس کمبود مالی ندارد چیزی که واقعاً از آن رنج میبریم کمبود ایده است.
کارآفرینان هنرمندند.
در یک کنفرانس مطبوعاتی یک خبرنگار جوان از بنیانگذار برند «سوآچ» به نام «نیکلاس هایک» سؤال کرد: کی تصمیم دارید بازنشسته شوید؟ «هایک» طوری نگاهش کرد که انگار توهین نابخشودنی کرده بود. بعد با بدخلقی و خشم گفت: کارآفرینان هنرمند هستند و هنرمندان هیچ وقت بازنشسته نمیشوند.آن لحظه درک کردم باید بقیه عمرم را با این حسرت سر کنم که کاش من اولین نفری بودم که آن جمله را میگفت.
تصمیم بگیرید که کجا باشید؟
نبوغ دیوانه با یک تصمیم شروع میشود. منطقهای که از نظر ذهنی در آن ساکن هستید به شکل قابل توجهی روی نبوغ دیوانه وار تان اثر میگذارد.
هر قدر هم که بخواهید نمیتوانیددر یک زمان در دو نقطه زندگی کنید. اینها مناطق احتمالی هستند.
متوسط: این جایی است که اغلب مردم در آن زندگی میکنند. مشکل انفجار جمعیت در این منطقه موج می زند.
خوب: کم جمعیتتر است. ولی هنوز خیلی شلوغ است.
هیچکس به خاطر زندگی در اینجا از شما انتقاد نخواهد کرد. در واقع اغلب همسایگان با مهربانی به شما خوشآمد می گویند و تشویقتان میکنند به ماندن.
عالی: ارزش املاک و مستغلات در اینجا بالاست. خیلیها میخواهند این جا زندگی کنند ولی تعداد کمی واقعاً این کار را میکنند.
نبوغ دیوانه: این جایی است که هنرمندان نخبه هر حرفهای ساکن اش هستند.
اینجا یک باشگاه کاملاً خصوصی است که کسی دعوتتان نخواهد کرد. شما فقط با تصمیم گرفتن شرط عضویت در این باشگاه را به دست میآورید. برای ورود باید در فرصتها را بزنید. ولی اگر جواب نداد باید با لگد در را باز کنید.
عوض دنبالهروی از فرضیات پذیرفته شده آنها را زیر سؤال ببرید این کار پهنای باند مغزتان را بیشتر میکند.
اگر شما در فضای کاریتان گول افکار مرسوم و پذیرفته شدهٔ محیط را بخورید کارآفرینی میشوید که شبیه یک کارمند فکر میکند و این خیلی خطرناک است. چون کارآفرینانی که شبیه کارمندان فکر میکنند بهتر است کارمند باشند. کارآفرینان از نظر روانی غیرقابل استخدام هستند. یعنی اگر به استخدام در آیند یا خودشان را میکشند یا رئیسشان را.
Made in my mind
هنری فورد معروف، به کنایه گفته اگر از مشتریانش در دوران اسب و کالسکه که هیچ تصوری از ماشینهای امروزی نبوده میپرسید: چه چیز بهتری میخواهند؟ مشتریانش احتمالاً میگفتند اسبهای تندروتر.
او با این طعنه، معمای خلاقیت کارآفرینی را روشن کرده، توانایی تجسم چیزی که قبلاً هرگز دیده نشده چون هنوز وجود ندارد.
هر پیشرفت غیرمنتظره یا یک نوآوری بزرگ در دو نوبت ساخته میشود: اول در ذهن و بعد در جهان واقعی.
وقتی از استیو جابز پرسیدند آیا اپل در مورد آی پد تحقیقات مشتریان انجام داده بود یا نه جواب خاصی داد به این مضمون که: لزومی ندارد مشتریان بدانند چی میخواهند این را باید کارآفرینان پیدا کنند.
این کار شماست و برای انجام دادنش مجبور خواهید بود بزرگتر، اثرگذارتر و بهتر فکر کنید.
آینده در اختیار تجربه بصری است.
مردم در هر ماه بیش از ۶ میلیارد ساعت ویدئو فقط در یوتیوب میبینند. این یعنی یک ساعت برای هر نفر و تازه این فقط یک وبسایت است میلیونها وبسایت دیگر و شبکههای تلویزیونی دیگر نیز وجود دارد که افراد هر روز حداقل ۵ تا ۶ ساعت را اختصاص میدهند به دیدن یک جور ویدئوی بصری.
فکر میکنید این موضوع ربطی به شما ندارد؟ چرا؟ فقط به خاطر اینکه در این حیطه فقط مصرف کننده هستید نه تولید کننده؟
آینده تبلیغات برند شما به نوآوریهایی بستگی دارد که برای تجربه بصری مردم به وجود میآورید.
هیچ کس از این موضوع مصون نیست. وقتی چیزی در دنیای ویدیو عوض شود روی کل دنیا اثر میگذارد.
اوبری دوگری متخصص پیری شناسی میگوید اولین انسانهایی که تا هزاران سال عمر خواهند کرد الآن متولد شدهاند و توضیح میدهد پیر شدن فقط یک بیماری است که درمان خواهد شد.
در ستایش شکست
اشتباه کردن بخشی از وجود من است بخشی از شما هم هست اگر میخواهید پیروز شوید باید تمایل داشته باشید شکست بخورید.
امیدوارم بعضی از چیزهایی که نوشتهام دیوانه،ناراحت یا هراسانتان کرده باشد.
امیدوارم این طور باشد چون اگر این احساسات به شما دست نداده باشد کارم را درست انجام ندادهام. هدف من این است که شما را بیدار کنم تا برای چالشهای پیش رو آماده شوید و سطح تفکر والاتری به دست آورید.
بیشتر شکست بخورید یکی از عوامل اصلی که کارآفرینان موفق را از ناموفق جدا میکند تمایلشان است به شکست. موفقها مدام شکست میخورند.
ما راهمان به سمت موفقیت را با شکست هموار میکنیم.
جایی که بقیه موفق بودند ما شکست خوردیم. ولی البته مهمتر این است که ما جاهایی شکست میخوریم
که کسی حتی به فکر امتحان کردنش هم نیفتاده.
قبلاً گفتم این شکست نیست که در تضاد با موفقیت است میانمایگی و معمولی بودن است که جلوی موفقیت را میگیرد.
شکست فقط بخشی از فرآیند موفقیت است شکست به شما درسهایی میدهد شخصیتتان را پرورش میدهد و میگذارد تا روشتان را برای پیدا کردن راه درست رسیدن به موفقیت اصلاح کنید.
یادتان باشد کارآفرینی که اشتباه نمیکند به هیچ چیزی نمیرسد.
من و شما هر دومان می دانیم هر قدر وقت بیشتری بگذارید روی خواندن مطالبی در مورد چگونگی تبدیل شدن به یک فرد خلاق. وقت کمتری خواهید داشت برای یک فرد خلاق بودن.
هیچ چیزی مثل معمولی بودن خلاقیت را هدر نمیدهد و نابود نمیکند.
کارآفرینانی که توانایی حل مسئله را داشته باشند ثروتمند میشوند کارآفرینانی که توانایی تجسم کردن موقعیتهای نامشهود را داشته باشند خیلی خیلی ثروتمند خواهد شد. آی پد واقعاً مشکلی را حل نمیکرد و در نتیجه کسی هم درخواستش نمیکرد.
استیو جابز موقعیتی را به وجود آورد که وقتی مردم آن را میدیدند احتیاج به آی پد پیدا میکردند.
حل مسئله طرز فکری مربوط به گذشته است ولی ساختن فرصتها طرز فکری برای آینده است. ساختن آینده است.
اگر میخواهید یک رهبر فکری یا پیشگام بازار باشید یا دنیا را تغییر دهید باید از نیازتان به دوست داشته شدن خلاص شوید. اگر چیزی به مردم بگویید که میخواهند بشنوند مشهور خواهید شد، ولی اگر چیزی را بگویید که باید بشنوند قدرتمند، قابل توجه و مهم خواهید شد. همرنگ جماعت نشوید با مردمی صحبت کنید که میخواهید به ایشان دسترسی داشته باشید.
صادق باشید. مردم را به چالش بکشید تا بهتر عمل کنند و به شخص بهتری تبدیل شوند.
بدانید اگر نتوانستید نفرت عدهای را جلب کنید،احتمالاً کار قابل توجهی هم نکردهاید.
بهترین استندآپ کمدین ها چیزی را میگویند که اغلب مردم از گفتنش عاجزند.
بهترین برند سازی ها هم همینطور هستند چیزی را بگویید که هر کس دیگری به آن فکر میکند ولی جرات ندارد بلند بگوید.
خلاقیت یعنی وقتی همه راست میروند شما باید بروید چپ.
اگر بخواهیم در مورد قوانین صحبت کنیم فقط یک چیز است که ارزش گفتن دارد قوانین را بشناسید و بعد بگذاریدشان کنار البته باید بدانید چرا دارید این کار را میکنید.
وقتی کار خلاقانه انجام میدهید بعضی از مردم شما را به شک خواهند انداخت. بعضیهای دیگر هم مسخرهتان میکنند. حتی شاید بعضیها به شما و ایدههایتان حمله کنند اگر واقعاً میخواهید چیزی بسازید که بازار را بترکاند مطمئن شوید عدهای از شما متنفر خواهند شد.
نگران وجود داشتن این اشخاص در دور و برتان نباشید. اگر چنین کسانی را نداشتید باید نگران میشدید. این را بدانید آنهایی که از شما متنفرند واقعاً این حس را ندارند. از خودشان متنفرند چون نتوانستند کاری را که شما کردهاید بکنند.
تا وقتی کار فعلیتان را درست انجام ندهید کائنات وظیفه دیگری بر عهدهتان نمیگذارد.
اهمیت دوش گرفتن
دیوید لارنس هفدهم هنرپیشه سینما که کارآفرین سریالی هم هست به روش قدیمی نبوغ خلاقانهاش را به کار میاندازد، با دوش گرفتن.
او به من گفت وقتی احتیاج به تفکر خلاقانه داشته باشم یا مشکلی ذهنم را مشغول کرده باشد هیچ چیز در دنیا به اندازهٔ دوش گرفتن کمکم نمیکند.
تا الان توانستم زیر دوش آب به نگرشهای عمیقی برسم. محصولات جدید و پربازدهای خلق کنم.
مشکلات آزاردهنده قیمتگذاری و برندسازی را حل کنم و حتی زیر دوش با کمک گرفتن از تنهایی و ضرباهنگ مداوم آب توانستم فعالیتهای کسب و کاری کاملاً جدیدی راه بیاندازم.
حرکت آشنا و پیاپی آب که ذره ذره تمام ناراحتیها و حواس پرتیهای دنیا را میشوید و از بین میبرد به ذهنم اجازه آزادی میدهد و امکان پیشرفت را برایم به وجود میآورد.
البته ظاهراً بقیه هم همین کار را میکنند. اگر عبارت تفکر خلاق زیر دوش را در گوگل جستجو کنید چیزی در حدود ۲ میلیون نتیجه پیدا خواهید کرد.
گروه همیشه از رهبر پیروی نمیکند بعضی وقتها خیلی ساده از نفر اولی پیروی میکند که شروع میکند به صحبت.
مهم نیست در چه نوع کسبوکاری مشغول هستید فروش و بازاریابی موتورهای کسب و کارتان هستند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.