کوچینگ کار میکند.(خوب هم کار می کند!)
داستان من، نازنین سخاوتی، محمدرضا شعبانعلی و کوچینگ!
ماجرا از اونجایی شروع شد که سالها قبل در وبگردیهایم اتفاقی به وبلاگ خانم نازنین سخاوتی برخوردم. (با ادبیات کائناتیها! هیچ اتفاقی اتفاقی نیست) گوشه چپ وبلاگش چشمم خورد به لینک متمم و روزنوشته های محمدرضا شعبانعلی و کتاب اثر مرکب. ماهم که عاشق آقامون شعبانعلی! بلافاصله توجهم جلب شد و پیش خودم گفتم کسی که با محمدرضا شعبانعلی (یکی از برترین متفکران و نخبگان ایران) و اثر مرکب آشناست احتمالاً آدم حسابیه!! (یکی از متر و معیارهای من!) یه چرخی تو وبلاگش زدم و بعد گوشی را برداشتم و چند لحظه بعد: یک لهجه شیرین اصفهانی! سخاوتی هستم بفرمایید! اون گفتگوی بیست دقیقهای باعث شد ایشان کوچ من بشوند و من کوچی (مراجع) ایشان.
بعد از چند ماه که اثرات خیلی خوب کوچینگ را لمس کردم از ایشان پرسیدم من چه جوری می تونم کوچ بشم که ایشان آکادمی کوچینگ را پیشنهاد داد. مدتی بعد من دانشجوی کوچینگ در آکادمی بودم اما مدتی بعد ترجیح دادم به مرحله مدرک و پایان دوره نرسم و انصراف بدهم. (با سپاس از زحمات آکادمی) اما دانش ام را درباره coaching به صورت غیر رسمی ادامه دادم.

بانو سخاوتی یکی از بهترین کوچ هایی است که می شناسم.
کوچینگ دیگه چیه؟
هیچ فردی در طول زندگیش، بدون چالش نیست. ما هر روز در حال تصمیمگیری هستیم. (خاطره پایین را بخوانید.) گاهی برای مسائلمان هیچ راهکاری نداریم، گاهی راه داریم ولی برای پیمودنش تردید، ترس و نگرانی داریم.
گاهی در دوراهی هستیم و نمیدانیم کدام راه را برویم و گاهی در چند راهی گیر افتادهایم. همه ما این ۴ حالت را تجربه کردهایم. بهترین فردی که میتواند در این ۴ حالت به ما کمک کند «خودمان+یک coach خوب» هست.
یک خاطره درباره تصمیم گیری
یکی از اساتید عزیزم میفرمود: من رستوران که میروم، تنها گزینه من برای انتخاب نوشیدنی، آب پرتقال و اگر نبود آب است. ایشان یک ماشین چند میلیاردی دارد ولی خودش رانندگی نمیکند و راننده تمام وقت دارد و یکی از دلایلش این است که مغز هنگام رانندگی باید تصمیمات زیادی بگیرد و تصمیمات زیاد، کارایی مغز را کاهش میدهد.
نقل شده زاکربرگ، از یک تی شرت ۳۰ تا خریده تا مغزش هر روز صبح درگیر تصمیم گیری برای انتخاب لباس نشود. درباره مبحث خستگی ناشی از تصمیم گیری میتوانید در متمم مطالبی را بخوانید. پیشنهاد سادهتر این است که به یکی از شعبات بستنی نعمت سر بزنید، احتمالاً موقع انتخاب طعمهای مختلف و خوشمزه، متوجه میشوید خستگی تصمیم گیری یعنی چه!!

زاکربرگ و تصمیم گیری
فلسفه و باور اساسی کوچینگ: همه چیز در درون توست.
همه چیز در درون ماست.
فرض کنید یک ویدیو پروژکتور داریم که تصاویری را روی یک صفحه میاندازد، اگر ما از آن تصاویر خوشمان نیاید، باید داده ورودی به ویدیو پروژکتور را عوض کنیم. چنگ انداختن به دیوار و صفحه، مسئلهای را حل نمیکند.
آینه چون نقش تو بنمود راست
خود شکن آیینه شکستن خطاست.
ای نسخه نامه الهی که تویی
وی آینه جمال شاهی که تویی
بیرون زتو نیست آنچه در عالم هست
از خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد.
تمام حرف coaching همین سه تا شعر است، بیسیک ترین باور در coaching این است: هر شخص متخصص زندگی و مسئله خودش است. کسی که با چالش مواجه هست خودش بهترین نفر برای حل آن چالش است؛ بنابراین یک کوچ، برای کسی نسخه تجویز نمیکند چون اعتقاد دارد خود فرد بهترین نسخه پیچ عالم، برای مسئله خودش است.
فلسفه coaching و بزرگترین راز عالم:
درون خودت، همین الان.
کاکس، کالسکه، کوچ!
در قرن ۱۵ میلادی در روستای کاکس، نوعی کالسکه ابداع شد که مسافران را به صورت خصوصی با پرداخت مبلغی، از مبدأ مشخص به مقصد مشخص انتقال میداد.
کار کوچینگ هم دقیقاً رساندن است. رساندن فرد از نقطه a به نقطه b با کمک خودش.
نقطه a منطقه آسایش مراجع است و نقطه b منطقه خطری که از رفتن به آن هراس دارد.
یک کوچ سعی میکند فرد با سرعت بیشتر، با لذت بیشتر، با آرامش بیشتر و با خیال مطمئنتر از نقطه a به b قدم بردارد.
اساساً هر موفقیتی دو بار رخ میدهد و هر شکستی هم دو بار. یک بار در ذهن فرد و یک بار در واقعیت. وظیفه کوچ باز کردن قفل ذهنی آدمها و به حداکثر رساندن پتانسیل درونیشان است.
تعریف کوچینگ از نظر ICF (انجمن بین المللی کوچینگ)
همکاری و مشارکت بین کوچ و مراجع که طی آن مراجع با استفاده از تفکر عمیق و خلاقیت خود تواناییهای شخصی و شغلی خود را افزایش میدهد.
IPEC: کوچینگ یعنی فرایند عملی کردن تواناییهای بالقوه مراجع و همچنین تسهیل گری جهت وصل کردن اهداف و علایق درونی به اقدامات بیرونی در جهت رسیدن به هدف
تعاریف دیگر:
۱-هنر آسان کردن و آزاد سازی قابلیتهای فردی برای رسیدن به اهداف معنادار و مهم.
۲- هنر تسهیل یادگیری، عملکرد و توانمندسازی پیرامون تحقق نتایج.
۳-کوچینگ یک فرایند مشارکتی متمرکز بر راه حل مبتنی بر نتیجه و سیستماتیک جهت بهبود عملکرد شغلی تجربه زندگی یادگیری خود محور و رشد شخصی مراجع است.
هدف کوچینگ در یک کلمه رساندن انسانها به peak performance و آزاد کردن انرژی درونی آنهاست.
coaching چه چیزی نیست؟
کوچینگ تراپی (درمان) نیست. در کوچینگ ما با فرد سالم کار داریم نه فرد بیمار و دارای مشکلات روانشناختی.
در کوچینگ راه حل ارائه نمیشود، زیرا راه هر شخص مختص اوست، بنابراین راه حل اختصاصی فرد توسط خود وی کشف میشود. در کوچینگ باور بر این است که هر شخص متفاوت و منحصر به فرد است و پتانسیل بهترین شدن را دارد. در کوچینگ تمرکز بر حال و آینده است نه گذشته فرد. تمرکز بر خواستهها و تغییرات است نه قربانی بودن و مسائل گذشته. در کوچینگ دستور کار را مراجع مشخص میکند. به عبارتی فرمان دست مراجع است!
منتورینگ نوعی دیگر از خدمات حمایتگری است. در منتورینگ نیز فرد سالم و توانمند است، مراجع کم تجربه است. انتقال تجربه به مراجع به همراه آموزشهای عملی و غیررسمی و ارائه نصیحت و راهنمایی وجود دارد. منتور یک فرد معتمد، مسن، با تجربه و متخصص در یک مسئله است. دستور کار را منتور مشخص میکند.
کانسلینگ یا مشاوره روانشناسی نوعی دیگر از خدمات حمایتگری است. در مشاوره، مراجع، آسیبدیده و نیازمند کمک است. فرد مشاور متخصص است. تمرکز روی رفع مشکلات با ریشه گذشته دارد. تمرکز روی مشکلات و احساسات گذشته است. ارائه راهکار تخصصی و حل مشکل فرد جزو خدمات مشاوره است و در آن فرد از زیر نرمال به نرمال تبدیل میشود. دستور کار توسط مشاور تعیین میشود.
coaching به تراپی، مشاوره، منتورینگ و آموزش نزدیک است اما دقیقاً هیچ کدام از آنها نیست، بنابراین باید خدمات کوچ به مراجع، شفاف سازی شود. در جلسه کوچینگ اگر کوچ خواست از کوچینگ خارج شود و مشاوره بدهد باید به مراجع بگوید من الان کلاه کوچینگ را برداشتم و در حال مشاوره یا تراپی هستم.
یک کوچ با تکنیکها و ابزارهایش، تفکرات و باورهای مراجع را از کلهاش بیرون میکشد و او را با خودش مثل آینه رو به رو میکند. نقاط قوت، نقاط قابل بهبود فرد و نقاط کور ذهن فرد در کوچینگ مشخص میشود.
کوچ به مراجع انگیزه میدهد اهدافش را تقسیم میکند و قدمهایش را کوچک میکند کوچینگ یک سفر دو نفره است جهت دادن آرامش، انگیزه حرکت و تغییر.
یک کوچ آنچه را نمیشنوید به شما میگوید، آنچه را نمیبینید به شما نشان میدهد تا شما به شخصی که در جستجویش بودید تبدیل شوید.

تونی رابینز: بچه که به دنیا میاد تو همون بیمارستان باید کوچ اش مشخص بشه!
حرف زدن کی بود مانند شنیدن!
coaching یک گفت و شنود دو طرفه نیست بلکه بیشتر شنود است. در واقع یک coach باید ۸۰ درصد گوش کند و ۲۰ درصد صحبت کند. اتفاقاً مهارت «گوش شنوا» مشکلترین صلاحیت coachingاست. شما باید آنچه که فرد مراجع میگوید و آنچه که به زبان نمیگوید را بشنوید. گوش دادن با شنیدن متفاوت است. شنیدن یک فعالیت جسمی است و نیاز به دستگاه شنوایی دارد. ولی گوش دادن یک ادراک مغزی است.
یک coach باید در جلسه coaching دلمشغولی ها، نگرانیها، مکالمات درونی و دغدغههای خودش را فراموش کند و حضور کامل در جلسه جهت شنیدن داشته باشد.
دکتر شوارتز در کتاب «جادوی فکر بزرگ» میگوید: انسانهای بزرگ، گوش دادن را در انحصار خود در میآورند و انسانهای کوچک، حرف زدن را.
چند نکته کوتاه درباره coaching
۱-نصیحت کردن و راهکار دادن در کوچینگ مخرب است. شما میتوانید راهکار بدهید اما باید به فرد بگویید الان در حال مشاوره یا آموزش هستم نه کوچینگ.
۲-توانایی ایجاد «ارتباط مؤثر مثبت» با مراجع ماحصل همه صلاحیتهای کوچینگ است.
۳-صداقت و گشاده رویی و صبوری، برای یک کوچ ضروری است.
۴-احترام و اعتماد عمیق به انسانها و ارزش قائل شدن به آنها صرف نظر از عیبها و نقاط ضعف افراد برای یک کوچ ضروری است.
۵-رازداری و حفظ محرمانگی صحبتها، جلسات و صحبت نکردن پشت سر مراجعین خود و نگفتن مشخصات مراجعین خود به دیگران مگر با اجازه آنها از اصول اخلاقی کوچینگ است.
۶-شفافیت، پدر مادر همه خوبیهاست و کار کوچ، شفاف کردن ذهن مراجع است.

شفافیت رکن زندگی و بیزنس است.
۷-پیششرط کوچینگ برای مراجع، این است که فرد کوچ پذیر یا coachable باشد؛ یعنی علاقه مند، آمادگی برای انجام تغییر، اشتیاق به تغییر، پذیرا بودن، قبول مسئولیت صددرصد وضع موجود.
۸-جلسات کوچینگ معمولاً حضوری یا مجازی است. خصوصی یا گروهی است. عموماً هفتهای یکبار بین ۴۵ تا ۷۵ دقیقه است. یک دوره کوچینگ معمولاً ۱۲ جلسه است که سه ماه طول میکشد و قابل افزایش یا کاهش است.
۹-نوع دیگری از کوچینگ «لیزر کوچینگ» نام دارد که ۱۰ تا ۳۰ دقیقه است و یک جلسه کوچینگ سریع و کوتاه است که به آن «کوچینگ به محض تقاضا» هم می گویند قیمت آن هم معمولاً یک سوم جلسات عادی است. هدف لیزر کوچینگ کاهش استرس، کاهش فشار و تنش ذهنی فرد، ایجاد یک آگاهی کوچک و نگاه نو در فرد است. لیزر کوچینگ برای کوچ و مراجعی است که قبلاً با هم کار کرده و از هم شناخت دارند.
۱۰-گاهی برخی مدیران هر روز اول وقت با کوچ خود به منظور شروع یک روز خوب یک جلسه لیزر کوچینگ دارند و یا پیش از آغاز یک جلسه کاری مهم، آن را انجام میدهند بنابراین کوچینگ خیلی وابسته به نیاز است.
۱۱-یک مکالمه کوچینگ تا زمانی ادامه مییابد که مراجع به یک آگاهی و راه حل در رابطه با موضوع و مسئله مطرح شده برسد. لحظهای که در صدای مراجع، انرژی بیشتری نسبت به قبل شنیده میشود و لحظهای که با صدای بلندتری میگوید آها ، شما توانستهاید موفق شوید. Ah ha moment
۱۲-کوچینگ کار میکند. بسیاری از انسانها کوچینگ را انتخاب میکنند، چون کوچینگ کار میکند. هر چند خیلیها هم اعتقاد دارند ظاهراً به کوچ نیازی ندارند!
۱۳-کوچ یک راهنما، یک مشوق، یک حامی و یک شنونده قهار است. بسیاری از انسانها پتانسیل درونیشان را آزاد نمیکنند، به خواستههایشان نمیرسند، استعدادهایشان را شکوفا نمیکنند، رشد و تحول شخصی را تجربه نمیکنند، دنیا هم از استعداد آنها محروم میشود. چرا؟ چون یک کوچ ندارند. یک حامی که حرفهایشان را بشنود، کمتر قضاوتشان کند، خواستههایشان را شفاف کند، تواناییهایش را باور کند و در خدمت وی باشد.
۱۴- در کوچینگ به مربی،coach و به مراجع، coachi می گویند. در منتورینگ به مراد، mentor و به مرید، menti می گویند.
۱۵-در کوچینگ تمرکز ما بر آینده است و ما فقط دو جا به عقب برمی گردیم: یک، یافتن الگوهای تکرار شونده رفتاری. دو، یادآوریهای تواناییهای فرد و موفقیتهای مراجع.

وقتی نام کوچ میاد همه یاد مربیان ورزشی می افتند در حالیکه کوچ زندگی و بیزنس هم داریم هم لازمه برامون به شدت.
آموزش coaching در ایران
آموزش coaching در ایران تقریبا برای اولین بار از سال ۹۳ به صورت جدی توسط جناب تیمور میری به صورت مجازی شروع به کار کرد؛ اما این حرفه در تمام دنیا سالهاست که جزو مشاغل پرطرفدار و رو به رشد است. هم اکنون در ایران گروهها و مجموعههای متنوعی هستند که به آموزش کوچینگ میپردازند از جمله:
۱- آکادمی کوچینگ برای فارسی زبانها (جناب تیمور میری) به صورت مجازی
۲- موسسه فرا کوچ (جناب یاسر متحدین) به صورت مجازی
۳- جناب آقای امیر مهرانی
۴-موسسه آموزش عالی ماهان
۵-دوره فراکوچینگ شخصی، اهورا هاشمی
شما عزیزان بسته به نیاز خود (آموزش حضوری و غیرحضوری) میتوانید از خدمات همکاران ما استفاده نمایید. خود ما نیز آموزش حضوری ۴ ماهه کوچینگ پلاس را برگزار میکنیم که علاوه بر ۱۱ صلاحیت کوچینگ، برای اولین بار در ایران ۳ مهارت (برندینگ، آنلاین مارکتینگ و تبلیغ نویسی) را نیز آموزش میدهیم تا علاوه بر فراگرفتن صلاحیتهای عمومی کوچینگ بتوانید هم برند شخصی خود را بسازید و هم با متدهای تبلیغ نویسی بتوانید از بازار آنلاین و آفلاین کسب درآمد نمایید.
ادعا نمی کنیم ما برتر و بهتر از بقیه هستیم، ولی یک ادعای دیگر داریم اگر یک جلسه دو ساعته سرکلاس ما بنشینید حتما حتما ما را انتخاب می کنید.

یکی از لذت بخش ترین جلسات زندگیم! استفاده از دو مهارت کوچینگ باعث شد یک فروش ۲۷ میلیونی یک دوره آموزشی رقم بخورد در حالیکه فرد از ابتدای جلسه برای شرکت نکردن آمده بود! جزییات بیشتر در جلسه معارفه.
در نوشتن این مقاله از کتاب ارزشمند «الفبای کوچینگ» نوشته مهندس علیرضا مسچی،مریم کیانی و ایمان بهنام استفاده شده است.خواندن این کتاب را به عزیزان علاقمند توصیه می کنم.
خداقوت میگم به استاد بزرگ ،حسین شیرمحمدی
دید من نسبت به کوچینگ ناقص و تاحدی اشتباه بود. با این مقاله اطلاعات بهتری پیدا کردم. ممنون برای این مقاله.
سوال: یک فرد همواره در طول زندگی به دوره های کوچینگ نیاز دارد؟ یا یکبار برای همیشه کافی است؟
سلام و عرض ادب استاد بخشی عزیز و بزرگوار
آموزش مهارتهای کوچینگ که خب یکبار است و سطوح مختلفی تا مستر شدن دارد و برای اینکه در فرد نهادینه شود باید فرد با مراجعان مختلف کار کند تا مهارتها در وی عمیق سازی شود.اما برای خود فرد به نظر من یک کوچ همیشه لازم است زیرا در هر لولی که باشیم می توانیم و پتانسیل این را داریم که بهتر شویم.بنابراین داشتن یک همراه موفقیت (کوچ) یک ضرورت است.
البته اگر فرد مهارت هایش را گسترش بدهد می تواند سلف کوچینگ داشته باشد و خودش خودش را کوچ کند.
کوچینگ یه همراهی درونی است که کمک می کنه فرد با دلایلی قویتر در مسیرش گام بردارد
در واقع وقتی اشتیاق اولیه کم میشه این دلایل ما هستند که ما رو به سمت تمام کردن هدایت می کنند
در این مسیر نیاز به یه کوچ به شدت احساس میشه که بتونه با کمک سوالات خوب به جواب خوب برسیم
امروز ظهر درحال گوش دادن فایل های آموزش کوچینگ دکتر صاحبی بودم که یکدفعه به ذهنم رسید که به سایت شما سر بزنم. اولش نفهمیدم چرا این فکر به ذهنم رسید ولی وقتی سایت باز شد یادم افتاد که در تلگرام لینک این مقاله رو دیده بودم و امروز ناخودآگاه به سمت این مقاله هدایت شدم.
واقعا مقاله خیلی خوبی نوشتید و کلی ازش استفاده کردم . باعث شد بعد از مدتی دیگر مقالات سایت هم بخونم و کلی لذت ببرم.
من از پریشب گوشیم رو خاموش کردم که تا سه روز وقت فکر کردن بیشتری داشته باشم و یه سری چیزا رو تست کنم که تا الان خیلی از این تصمیمم راضی هستم و نتیجه گرفتم.
در حین خواندن مقالات سوالی برام پیش اومد که فردا شب وقتی گوشیم رو روشن کردم اگر اجازه بدید در تلگرام کمی راجع به این سوال که ذهنم رو درگیر کرده باهاتون صحبت کنم
سلام جناب نظامی عزیز
درود بر شما
چه تصمیم خوبی
من در خدمتتونم بزرگوار.
سلام خدمت استاد عزیزم
مقاله تون بازم مثل همیشه خیلی خوبی بود. فکر میکنم به احتمال زیاد بعد از انتشار این مقاله باید منتظر انتشار کتاب های زیر باشیم :
” کوچت را ببوس” (به قول آقای بهرام پور : البته با تفکیک جنسیتی)
” کوچت را قورت بده” ( نام دیگه همون کتاب بالایی هست که یکی دیگه برداشته کپی زده . اینجا ایرانه دیگه )
” راز و رمز های کوچینگ” ( این مدل کتاب ها رو همه دارند خونه شون که هیچوقتم نخوندن و جالبه خیلی کتاب قطوری هم هستند)
“چگونه با گوش دادن ثروتمند شویم؟” (این دیگه آخرشه لامصب . دوره هاشم برگزار میشه ۱۰۰% اونم با حضور بالای ۱۰۰۰ نفر)
” تپه ها و صخره ها با کوچینگ” ( خلاقیت حال کن فقط . میگن اسپنسر جانسون نیم سکته زده)
“کوچ یک دقیقه ای” ( این دیگه آخر خلاقیت بوده)
“چه کسی کوچ مرا جا به جا کرد؟” (خودم الان دارم واسه این غش غش میخندم)
” یخ شکن ها و فیلترشکن ها در کوچینگ” (عجب کتابی LOL)
” حکایت کوچینگ و فرزانگی” (مارک فیشر اصلا از روی این کتاب کپی زده)
“۱۱+۱ ستون کوچینگ” ( جیم ران روحش بعد این شاد شده فقط)
” مدرس مرجع کوچینگ شوید” ( آقای بقوسیان دیگه شرمنده اخلاق ورزشی)
“اثر قر و قاطی و ترکیبی زدن در کوچینگ” ( بهادر و دارن هاردی با هم این کتاب ترکیبی زدن)
“متروی آرامش با کوچینگ” (و بازم عمو هاردی)
خلاصه استاد یه جور کوچینگ پرزنت کردی که آدم هوس میکنه یه کوچینگ برای خودش بگیره انصافا.
راستی اینم بگم که من فرق بین کوچ و مشاور رو نمیدونستم و این مقاله خیلی خوب همه موارد رو پوشش داده بود
استاد شیرمحمدی عزیز ” مرسی که هستی “
چه کامنت بامزه ای.
کوچت را ببوس خیلی باحال بود.
خودم چند بار تا حالا کامنتم خوندم خندیدم ( الانم دارم میخندم LOL )
واسه خودم هم همون کوچت را ببوس و اثر قر و قاطی خیلی باحال بود.
دارن هاردی کجایی که کتابت به فنا رفت (LOL)
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم، مقاله بسیار خوبی بود ،بسیار ساده و روان و قابل فهم مطلب کوچینگ و کوچ رو توضیح دادید ،لازم باکره که من تا قبل از خواندن مقاله شما چیزی در مورد کوچ و کوکینگ نمیدونستم فقط با اسمش آشنا بودم اونم بدلیل ایمیلهایی که از خانم سخاوتی دریافت میکردم یا در کانال میدیدم اما الان بعد خواندن مقاله شما نه تنها فهمیدم بلکه هرگز فراموش هم نمیکنم آخه بعضی از کتابها یا مطالب آنقدر تخصص توضیح داده میشن که دو صفحه میخونی میبندیش چون حالیت نمیشه بعضیها رو هم میفهمی ولی تو مغزت جا نمیوفته برای همین بعد تموم شدن کتاب یادت میره ولی توضیح شما هم قابل فهمه هم تو مغز جا میوفته طوری که فراموش نمیشه و احساس نیازش در آدم بوجود میاد و جالبتر اینکه من تا حالا اصلا نمیدونستم کوچ چیزی در راستای مشاوره با کمی تفاوت هست فقط میدونستم کوچ معنیش مربی میشه به انگلیسی ولی الان برام شفاف شد خیلی متشکرم ازتون و ممنون از اینکه انگیزه اشو به من دادید صددرصد برای سخت زندگی نکردن هر کسی احتیاج به یک کوچ داره چون کوچ با راهنماییاش باعث میشه راه درست رو باز پس از سخت زندگی کردن جلوگیری میش
سلام کتایون عزیز
ممنونم از کامنت پر مهرتان
خدارا شاکرم که مقاله براتون مفید بوده.
انشالله موفق و شاد و پردستاورد باشید.