خنداننده شو! این کتاب را به توصیه دوست خوبم احسان مهدی نژاد (مدرس برندینگ) تهیه کردم و خواندم،احسان از آن دسته اساتیدی است که توصیه هایش را باید چشم بسته پذیرفت،مدرسی بسیار علمی و معتبر و البته بسیار به روز. کتاب در یک کلام مفاهیم پایهای و اصلی طنز و استندآپ کمدی را مطرح کرده است. البته در کنار مفاهیم، تمرینات کاربردی و تمثیلهای زیبایی نیز دارد که خواندنش را جذاب کرده است. میتوان گفت علاوه بر کسانی که حرفهشان به طنز مرتبط است مانند کمدین ها، این کتاب برای معلمها و سخنرانان نیز بسیار ضروری است، خصوصاً که در زمینه آموزش طنز و طنازی در کشورمان کمبود بسیاری داریم، شاید به همین دلیل است که اغلب سخنرانان و آموزش دهندگان در ایران بامزه نیستند و طنازی و شوخیهای کلامی و غیرکلامی را بلد نیستند و جلساتشان خالی از شادی است.
- خننداننده شو (آموزش گام به گام استندآپ کمدی)
- نویسنده: جودی کارتر
- ترجمه: حسین کلهر و رشید جعفرپور
- با پیشگفتاری از: رامبد جوان
- قیمت: ۱۷۰۰۰ تومان
- ناشر: ترمه و ترنج-۱۳۵ صفحه
- لینک خرید اینترنتی کتاب
خب با اجازهتان برویم سراغ مباحث کتاب:
اصلاً چرا طنز خوب است؟
۱-بامزه بودن و شوخ طبع بودن به شما اعتماد به نفس میدهد.
۲- آدمهای بامزه محبوبترند. هیچ حسی شیرینتر و خوشایندتر از این نیست که بتوانید افرادی را بخندانید و دسته جمعی بخندید.
۳-تلخی و گزندگی انتقاد با طنز ملایمتر میشود. ر.ک سخنرانیهای آقای قرائتی
۴-کسی که بیشتر میخنداند شمارههای بیشتری هم از این و آن گیرش میآید! واقعیت این است که مردم به انسانهای طناز بیشتر اعتماد میکنند.
۵-اگر سخنران از طنز استفاده کند مخاطب گاردش شکسته میشود، (حتی آن مخاطب مقاوم به خندهای که دست به سینه نشسته و خیره به شما نگاه میکند) چنین مخاطبی دوست ندارد کسی که او را خندانده و حس خوب به او داده را سؤال پیچ کند و برنجاند، بنابراین سؤالات فضایی! نمیپرسد.
۶-شوخ طبعی و طنازی یکجور تراپی هم هست. همون قضیه خنده بر هر درد بی درمان دواست.
۷-مردم با افراد طناز احساس راحتی بیشتری میکنند. شوخی و خنده، ایرادگیری و انتقاد را کاهش میدهد و استرس را از روی افراد بر میدارد.
۸-یک فروشنده موفق میگفت: وقتی میخواهم معاملهای را جوش بدهم حتماً مزه پرانی میکنم.

افراد طناز محبوب ترند.
تعریف خنده از ویکی پدیا
خنده واکنشی صدادار به احساس خوشحالی یا در مواقع نارحتی است که به آن خنده تلخ می گویند عوامل متعددی نظیر شنیدن یک جوک یا موردغلغلک قرار گرفتن میتواند باعث پیدایش خنده شود. خنده در دید روانشناسی نشانهای برای برقرار کردن رابطهای مثبت با دیگران است. خنده میتواند مسری باشد و خنده یک نفر باعث پیدایش خنده در دیگران شود. این میتواند دلیل محبوبیت استفاده از صدای خنده در نمایشهای کمدی را توضیح دهد.
مردم به چی میخندند/چه چیزی واقعاً خنده دار است؟
گاهی شوخی با چربیهای اضافی شکمتان افراد را میخنداند، گاهی شوخی با یک بینی دراز (اگر گفتید کدام سخنران معروف در ایران همیشه با بینی خودش شوخی میکند!)
گاهی مردم به سر خوردن کسی میخندند گاهی بازگویی نکاتی از موقعیتهای حساس زندگی مثل جلسه مصاحبه یا خواستگاری میتواند خنده دار باشد.
قاعده کلی این است: اگر کسی به چیزی خندید پس خنده دار است. به همین دلیل انواع و اقسام کمدین داریم و هر کدام هم طرفداران و هواداران خاص خودشان را دارند.
نکته: اگر موضوعی را اجرا کردید و اکثریت افراد حاضر به آن خندیدند و عده کمی نخندیدند به هیچ وجه اعتماد به نفستان را از دست ندهید، خنده اکثریت نشاندهنده این است که شما کارتان را درست انجام دادهاید.
آیا یک سخنران برای خنداندن مخاطب باید جوک (لطیفه) بگوید؟
جوک تعریف کردن یک روش نخ نمای اجرای کمدی است. مخاطب اجرای داستان خودتان را دوست دارد نه جوکی که درباره خودتان نیست و با یک روز یک نفر شروع میشود.
موج جدید کمدی،ساخت کمدی شخصی است. پس از خودتان مایه بگذارید.
مردم به تراژدیها، مشکلات، فلاکتها و رنجهای دیگران میخندند، پس رک باشید و مسائل شخصی خودتان را با شجاعت با مردم در میان بگذارید، البته تا جایی که پلیس دستگیرتان نکند و خودزنی ناجوری هم نباشد!
دکتر شاه حسینی و استاد بهرامپور استاد استفاده از طنز در سخنرانی هستند.
موضوعات زیر میتواند برای شروع خوب باشد:
- مشکل گوارشیتان
- پولیپ بینیتان
- ارتباط با پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگتان
- درباره روز خواستگاریتان
- درباره زمانی که در جلسه مصاحبه استخدامی صندلیتان صدای ناجوری داد
- سن خانمها
- طالع بینی
- اولین روز کلاس یوگا
- غذای دانشگاه
- دعوای زن و شوهری
- اتفاقاتی در صف توالت
- درباره برقراری ارتباط با خانمها و …
- تفاوت زندگی مجردی با متاهلی
- زندگی رئیستان و زندگی خودتان
- نسل خودتان و نسل امروزی
موارد ممنوعه:
۱- موارد نژاد پرستانه (درباره ترک، کرد، لر، شیرازی، رشتی، اصفهانی و … جوک نگویید حتی اگر خودتان ترک، کرد، لر، شیرازی، رشتی یا اصفهانی هستید.)
۲- درباره بیماریهای دائمی مثل، ایدز، سرطان، دیابت لکنت زبان و فلج حرکتی به هیچ وجه شوخی نکنید. درباره بیماریهای موقت مثل جوش، تبخال، سکسکه و اسهال ایرادی ندارد. اگر هم این بیماری موقت مربوط به خود گوینده باشد خیلی بهتر است.
۳-درباره موضوعات رکیک (اگر هم می گویید در لفافه باشد یا بصورت استعاره بیان شود)
بابام اصرار داشت ما نوه میخواهیم، بهش گفتم پدر من، بچه خرج داره، گفت خدا روزی رسانه، حالا تو برو با خانمت حرف بزن… بله درست متوجه شدید. ما حرف زدیم و اسمشو گذاشتیم شهاب!
۴-درباره مذهب و سیاست
۵-چیزهای حال به هم زن و مشمئز کننده که باعث تهوع افراد شود.
بهترین منبع الهام زندگی شخصی خودتان است: ترسها، تنفرها، نگرانیها و ویژگیهای منفی شخصیتی و حتی ایرادات جسمیتان هر کدام میتواند یک موضوع عالی برای اجرای طنز باشد. به شرطی که نقش بازی نکنید، خود خودتان باشید و هر چیزی که هستید را زندگی کنید، همیشه یادتان باشد تنها راه متفاوت بودن، این است که آدم خودش باشد.

محمد پیام بهرامپور یکی از مدرسانی که به خوبی از طنز استفاده می کند.
دندان لقی به نام ترس!
بزرگی میگوید: ترس از صحنه (اجرا) هیچ درمانی ندارد، اما خبر خوب این است که به محض رفتن روی صحنه از بین میرود. علت بسیاری از ترسهای ما این است که از قضاوت دیگران میترسیم و علت اینکه از قضاوت دیگران میترسیم نیز این است که خودمان دیگران را بسیار قضاوت میکنیم. فراموش نکنید به محض اینکه اولین خنده را از مخاطب بگیرید ترسهایتان محو میشود.
یک راه حل کپسولی برای رفع ترس: این تمرین عجیب است ولی جواب میدهد.
عامدانه روی سن بروید با این نیت که گند بزنید. این کار باعث میشود ترس شما از خراب کردن از بین برود و دندان لق ترس را بکنید و دور بیندازید.
تکنیک لحن متضاد:
این تکنیک کمک میکند مطالب طنزتان بیشتر موثر باشد.
اگر با لبخند بگویید من آدم شوخ طبعی هستم خنده دار نیست ولی اگر با لحن جدی بگویید جذاب میشود.
یک راه دیگر این است که با افتخار درباره ویژگیهای منفی خودتان صحبت کنید.
من به اینکه آدم علاف و بیکاریام افتخار میکنم چون باعث میشم آدمهای اطرافم نسبت به خودشون حس بهتری داشته باشند.
هفت فرمول برای ساخت طنز
۱-تشبیه
۲-مشاهده
۳-تقلید و ادا درآوردن
۴-فهرست سازی
۵-ارجاع
۶-مقایسه
۷-مقدمه/ضربه
در این قسمت تکنیک مقدمه/ضربه را اجمالا توضیح میدهم و برای آموختن درباره ۵ تکنیک دیگر به کتاب مراجعه کنید.
اغلب مطالب طنز از این ساختار دو بخشی تشکیل شده، مقدمه قسمت بی مزه جوک است که در آن به اطلاعات مورد نیاز اشاره میشود و ضربه همان قسمت خنده دار جوک است که باید غیر قابل پیش بینی باشد و پیش بینیهای موجود در مقدمه را به هم بریزد.
یه بار اومدن صندوق صدقات خونمونو خالی کردن توش سه تا صد تومنی بود (مقدمه)
طرف آدرس خونمونو برداشت برامون کمکهای مردمی بفرسته. (ضربه)
ایرانیها به حرفهای انسانهای موفق گوش میدن و بعد می گن…(مقدمه)
زر می زنه بابا! پارتی داشته (ضربه)
پیش خدمته خیلی شل و ول بود (مقدمه)
انگار با کله کرده بودنش تو ظرف لیدوکائین (ضربه)
تلویزیون داشت یه پسره را نشون میداد که تو المپیاد فیزیک طلا گرفته بود، بابام گفت یادبگیر هم سن توئه. من زدم شبکه خبر، داشت سخنرانی رئیس جمهور را نشان میداد…(مقدمه)
گفتم یادبگیر هم سن توئه، با چنگال زد تو نشیمنگاهم! (ضربه)
بابا گفت می دونم برات سخته بری نون بخری ولی میری…(مقدمه)
بعد چنگال را نشونم داد (ضربه)
یک تمرین: سعی کنید هر شب یک استندآپ کمدی ببینید و الگوی مقدمه/ضربه را از گفته های کمدین یافته و یادداشت کنید.

خنده و لبخند چقدر بیشتر به استاد بقوسیان می آید.
چند نکته کنکوری:
۱-بهتره مقدمه با یه لحن و ضربه با یه لحن دیگه باشه، مثلاً منطقی-احساسی، خشک و خشن-صمیمی و خودمانی
مثال: از تصویب برجام خوشحالیم زیرا ارتباط اقتصادی ما را با جهان سامان میدهد (مقدمه: لحن رسمی و دیپلماتیک)
یه عالمه نوتلا برامون میارن (ضربه: لحن ملایم)
مقدمه |
ضربه |
دادن اطلاعات |
اغراق کردن |
عقل گرایی و منطق |
دیوانگی |
واقعگرایی |
فانتزی |
دید بالغ |
دید کودک |
دوستانه |
شیطانی |
حقیقت |
افسانه |
۲-بهترین مقدمه کوتاهترین مقدمه است، (حداکثر چهار خط) تازهکارها مقدمه طولانی دارند.
۳-یه اجرا می تونه نیم ساعت باشه ولی یک مجموعه از مقدمه /ضربه را شامل بشه
۴-شما می تونید بهجای یک ضربه چند ضربه متوالی داشته باشید؛ یعنی یک مقدمه و یک ضربه خلق میکنید مخاطب میخندد، یک ضربه دیگر خلق میکنید و باز مخاطب میخندد و دقیقاً زمانی که مخاطب احساس میکند دیگر مطلب جدیدی ندارید بگویید یک ضربه دیگر میزنید و مخاطب پخش زمین میشود.
۵- مخاطب بیشتر دوست دارد ببیند تا بشنود پس سعی کنید از میمیک (حالت صورت) و رفتارتان نیز استفاده کنید.

دکتر علی شاه حسینی استاد استفاده از طنز و یخ شکنی است.
یک اشتباه سخنرانان:
بسیاری از سخنرانان وقتی مطلب خندهداری گفتند سریع سراغ مطلب بعدی میروند این کار اشتباه است.
وقتی مطلب خندهداری گفتید، صبر کنید و به خندهها گوش کنید، اجازه بدهید مردم بخندند و فرصت بدهید تا لذت ببرند. مخاطبین باید احساس کنند شما نیز از خنده آنها لذت میبرید وگرنه نمیخندند. بیشتر اوقات ما به برنامههای تلویزیونی نمیخندیم چون کسی نیست که صدای خندههایمان را بشنود. خنده مردم باید مورداحترام و توجه قرار بگیرد.
حتی اگر نمیخواهید استندآپ کمدین شوید نکات بامزه زندگی را کشف کنید و با اطرافیان خود به اشتراک بگذارید.
زحق توفیق خدمت خواستم، دل گفت: پنهانی!
چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی.
لطفا در کامنت هایتان از تجربیاتتان در یخ شکنی و طنز برایمان بنویسید.
ممنون حسین جان. یک مقاله فوق العاده عالی.واقعا در تحلیل کتاب تخصص داری.تبریک میگم بهت.
سلام سعید جان
خیلی ممنونم از انرژی مثبتت و لطفی که همیشه به من داری.
امروز سه شنبه ۲۴ مهر ۹۷ هست و این اولین کامنت مستر استاده که به نام تو ثبت شد و هیچ وقت فراموشش نمی کنم.
انشالله به یاری الله مهربان مستر استاد در ایران بسیار بسیار خواهد درخشید و من کمک های تو و ایده خوب تو را فراموش نمی کنم.
تو به گردن مستر استاد خیلی حق داری عزیز.
مقاله بسیار عالی بود، استفاده کردم
من همون احسان مهدی نژاد هستم که ابتدای مقاله دربارش صحبت شده 🤓
اصلا نمیدونستم دوست گرانقدرم استاد شیرمحمدی اسم منو تو این مقاله آورده و لینک کرده 🙄
الان شهریور ٩٨ من داشتم کتاب خنداننده شو رو برای بار سوم👀مطالعه میکردم
رسیدم به ساختار مهم مقدمه/ ضربه در صفحه ۵۵ که به نظرم مهمترین درس همین کتابه🥇
داشتم طبق عادت سرچ میکردم ببینم تو اینترنت چی پیدا میشه رسیدم به مقاله استاد شیرمحمدی و بعدشم این کامنت🤔🙂
حتما این کتاب رو بخونین و به تمریناش عمل کنین
دقت کنین یک بار خوندن هم فایده نداره🌺
درود بر استاد مهدی نژاد نازنین
خیلی ممنون از کامنت پرمهرتون استاد گرامی.
ممنونم بازم بابت معرفی این کتاب عالی.