آنچه از کتاب مدرس مرجع آموختم (معرفی کتاب ۱۱)
بررسی کتاب «مدرس مرجع» توسط «مرجع آموزش مدرسین» (مرجع تو مرجعی شد!)
فکر میکنم کمتر مدرسی در فضای وب ایران باشد و استاد ژان بقوسیان و کتاب مدرس مرجع را نشناسد. بنده نیز افتخار آشنایی چندین ساله و یادگیری از دانش ایشان را دارم. خوشبختانه سال ۹۵ و ۹۶ هم در برنامه «صندلی داغ» و هم در «تاکشو موفقیت» از ایشان دعوت کردم و دو مصاحبه بلند جانانه با ایشان داشتم. درباره آنچه در این دو برنامه از ایشان آموختم حتماً یک پست مفصل خواهم نوشت.
امروز میخواهم یکی از بهترین کتابهای ایشان را معرفی کنم: «مدرس مرجع»
این کتاب سال ۹۷ چاپ شد و با استقبال خیلی خوبی مواجه شد.
مشخصات کتاب
نام: مدرس مرجع (چگونه بهترین مدرس حوزه خود باشیم و زندگی دیگران را متحول کنیم.)
نویسنده: ژان بقوسیان
قیمت: ۲۰ هزار تومان
ناشر: کلید آموزش،۱۸۴ ص
ارزش محتوا : ۱۰ از ۱۰
طراحی و صفحهآرایی: ۱۰ از ۱۰
لینک خرید: کتاب مدرس مرجع

کتاب مدرس مرجع با امضای استاد بقوسیان
فهرست مطالب کتاب مدرس مرجع:
پیشگفتار دکتر احمد روستا
مقدمه ژان بقوسیان
۱-پشت پرده صنعت آموزش
۲-ده محصول مدرس مرجع
۳-ساخت آموزش در رده جهانی
۴-نوشتن کتاب در ۳۰ روز
۵-بازآفرینی اطلاعات
۶-روش بازاریابی مدرس مرجع
۷-شخصیت مدرس مرجع
۸-ایجاد تحول در زندگی دیگران
بخشی از پیشگفتار دکتر روستا درباره کتاب استاد ژان بقوسیان:
زندگی فرایند «یادگیری، بهکارگیری و نتیجهگیری» است و مدرس مرجع فردی است که میآموزد و میآموزاند، متحول میشود و متحول میسازد. این کتاب توسط فردی نوشتهشده که سالهای طولانی عمر خود را در مسیر تحصیل، تحقیق، تدریس طی کرده است و با تلاش و کوشش توانسته از گمنامی به نامداری و نیکنامی برسد.
بخشی از مقدمه ژان بقوسیان:
چند سال قبل اصطلاح مدرس مرجع را ساختم. مدرس مرجع کسی است که در حوزه فعالیت خودش مطرحترین و بهترین است. اگر مدرس مرجع باشید اغلب مدرسهای دیگر سعی میکنند از اطلاعات شما استفاده کنند. آنها خودشان مدرس هستند ولی برای بهروز نگهداشتن خودشان به شما مراجعه میکنند. اگر مدرس مرجع شوید شما نگرانی مالی نخواهید داشت. البته هدف شما چیزی بسیار فراتر از کسب درآمد است. درآمد محصول جانبی کارها و فعالیتهای شماست.
کار اصلی مدرس مرجع درنهایت ایجاد تغییر در دیگران است. شما هرچقدر با آموزشهای خود بتوانید به افراد بیشتری کمک کنید تا تغییرات مثبت ایجاد کنند میزان موفقیت شما هم بیشتر است. برخی از نکات کتاب که شاید خیلی ساده به نظر برسد حاصل تجربیات چندساله من است و میتواند زندگی یک مدرس را متحول کند.
بخشی از متن کتاب «مدرس مرجع» به انتخاب «مستر استاد»
شما یک مدرس باهوش و عالی هستید اما این کافی نیست زیرا آموزش یک صنعت است که ورودی، پردازش و خروجی دارد؛ بنابراین باید نکات و ترفندهای این صنعت را یاد بگیرید. پس ما بهعنوان یک مدرس باید دیدگاه خودمان را عوض کنیم و با دید صنعتی به موضوع آموزش نگاه کنیم.
سه فعالیت کلیدی یک کارخانهدار اطلاعات
۱-یادگیری
روزی حداقل یک ساعت کتاب بخوانید یا در اینترنت به تحقیق بپردازید و مطالب و ایدههای جدید پیدا کنید. مدرس مرجع در آموزشهای خود مرتب به نکاتی اشاره میکند که در چند روز اخیر یاد گرفته است. در انتخاب کتاب سختگیر باشید و هر کتابی را نخوانید. برایان تریسی میگوید اگر هفت ای یک کتاب ۲۰۰ صفحهای (روزانه فقط یک ساعت) بخوانید در یک سال حداقل ۵۰ کتاب جدید خواندهاید. یادتان باشد کار شما دادن محتوای ارزشمند به دیگران است پس باید هرروز اطلاعات ارزشمند بیشتری کسب کنید تا در این کار همیشه موفق باشید.
ایده بانک دانش
فرض کنید بانکی به نام بانک دانش وجود دارد که در آن میتوانید دانستههای خود را پسانداز کنید؛ اما قانون این بانک این است که فقط ۱۰% از موجودی خود را حق برداشت دارید. پس اگر میخواهید درباره یک موضوع جدید، یک ساعت تدریس کنید و کیفیت آن تدریس عالی باشد باید حداقل ۱۰ ساعت مطالعه و تحقیق کنید. حساب بسیاری از مدرسها در بانک دانش با کسری موجودی مواجه است.
۲-تولید محتوا
منظور تولید محتوا در قالب متن، صوت و ویدیو است. با توجه به تجربه طولانی من در این صنعت کافی است ۱۰ محصول کلیدی داشته باشید تا خیلی سریع طیف وسیعی از مخاطبان خود را جذب کنید. این ۱۰ محصول عبارتاند از: کتاب الکترونیکی، کتاب چاپی، مقاله، ویدیو، صوت، وبینار، دوره آنلاین، کارگاه، همایش و مشاوره
البته سه محصول آخر خدمت هستند چون خودتان باید حضور داشته باشید و آن را ارائه دهید. توجه کنید که هرکدام از این محصولات برای گروه خاصی از مخاطبان جذاب هستند و با حذف آن، بخشی از مخاطبان خود را از دست میدهید.
در اینترنت هر اطلاعاتی موجود است!
شاید بگویید تمام مطالبی که میخواهم دربارهاش آموزش بدهم تکراری است و در اینترنت پیدا میشود. بگذارید یک رازی را با شما در میان بگذارم. کار یک مدرس حرفهای کاهش گزینههاست. بسیاری از افراد پرمشغله وقت و شجاعت آزمودن دهها روش مختلف را ندارند. آنها دنبال فقط یک راهکار قدمبهقدم هستند.
گزینهها را کاهش دهید!
هیچوقت فکر نکنید مردم برای آموزشهای شما پول نخواهند داد چون این اطلاعات در اینترنت وجود دارد. مردم همیشه حاضرند برای کسی که با کاهش گزینهها، بهترین گزینه موجود را پیشنهاد بدهد پول بپردازند. یکی از مهمترین کارهای مدرس مرجع، کاهش گزینهها یا راهحلها برای شاگردانش است. بهعبارتدیگر مدرس مرجع با ارائه تجربیات خودش باعث صرفهجویی بزرگی در وقت، انرژی و پول مخاطب میشود. کار یک مشاور نیز دقیقاً کاهش گزینهها است. وقتی کسی پیش مشاور میرود پول میپردازد تا مشاور بین تمام راهحلهای ممکن، بهترین و سادهترین راهحل را پیشنهاد بدهد. فکر نکنید افرادی که برای مشاوره به شما مراجعه میکنند دنبال ایدههای پیچیده و خاص هستند آنها بیشتر دنبال رهایی از سرگردانی هستند. آنها به کسی نیاز دارند که با قاطعیت توصیه خاصی را ارائه کند تا اجرا کنند.
اگر تمام راهحلها در اینترنت موجود باشد بازهم مردم حاضرند برای کاهش گزینهها و رهایی از سرگردانی پول پرداخت کنند. پس نگران وجود اطلاعات زیاد در اینترنت نباشید و بهترین گزینهها را به شاگردان ارائه دهید.
سه اصل کلیدی در تولید محتوا
الف-سادهسازی
بهترین معیار ساده بودن اطلاعات این است که با یکبار خواندن و بدون فکر کردن زیاد بتوانیم آن را درک کنیم. اگر لازم است مطالب ما چند بار خوانده یا شنیده شود تا بهدرستی درک شود محتوای ما بهاندازه کافی ساده نشده است. نکته مهم اینجاست که زمانی میتوانیم سادهسازی کنیم که مطلب را خودمان درک کرده و مسلط باشیم.
ب-کاهش حجم
با پرمشغلهتر شدن مردم، دیگر معیار خوب بودن یک آموزش، طولانی بودن آن نیست. اگر بتوانیم مطلب مهمی را در ۵ دقیقه آموزش دهیم باید آن را دقیقاً در ۵ دقیقه ارائه کنیم. موضوع مهم حجم نیست بلکه کسب نتیجه است. کاهش حجم آموزش بدون کاهش کیفیت کار یک مدرس مرجع است.
( به به احسنت! استاد بقوسیان هم یک اهمیت گرا است.می خواهید در ۷۱۰۰ کلمه نکات حیاتی اهمیت گرایی را بیاموزید؟ بفرمایید بهترین مقاله مستر استاد را نوش جان کنید: «راهنمای جامع اهمیت گرایی در زندگی و کار»)
ج-رنگآمیزی اطلاعات
اطلاعات باید مثل غذا مفید و خوشمزه باشد صرفاً مفید بودن کافی نیست. غذای خوشمزه کافی نیست باید بهخوبی تزیین شود. جذابتر و لذتبخشتر کردن اطلاعات، رنگآمیزی اطلاعات نام دارد. با استفاده از ابزارهایی چون نقلقول، تعریف داستان کوتاه، آمار و ارقام و خلق اصطلاح یا فرمول و تصویرسازی میتوانید محتوایتان را رنگ کنید تا مصرف محتوا لذتبخشتر شود.
۳-رشد کسبوکار
مهمترین نکته در رشد کسبوکار، عملیات بازاریابی است و نکته مهم اینجاست که مسئولیت این کار با شماست و نکته مهمتر اینجاست که روش بازاریابی مدرس مرجع در یک جمله خلاصه میشود: آموزش قبل از خرید.
شما آموزشهایی بسیار جالب درست میکنید و سعی میکنید به کمک سایت و رسانههای اجتماعی این آموزشهای رایگان را به دست افراد زیادی برسانید.
افراد جدید از طریق این آموزشها با شما آشنا میشوند و از مطالب رایگان شما متحیر میشوند. آنها خیلی زود با خود فکر میکنند اگر آموزشهای رایگان این مدرس اینقدر خوب و مفید است پس حتماً باید محصولات پولی او را تهیه کنم تا بیشتر بیاموزم. کیفیت آموزشهای رایگان شما باید عالی باشد. مدرس مرجع برای تولید مطالب آموزشی رایگان، وقت و انرژی زیادی اختصاص میدهد. چون میداند ذهنیت بسیاری از شاگردان با همین مطالب رایگان شکل میگیرد.
۱۰۰۰ هوادار واقعی
آقای کوین کلی چند سال پیش مقالهای با عنوان ۱۰۰۰ هوادار واقعی منتشر کرد. ایده اصلی مقاله این بود که تولیدکنندگان محتوا کافی است ۱۰۰۰ هوادار واقعی داشته باشند تا ثروتمند شوند. داشتن این ۱۰۰۰ هوادار که بهقدر کافی به ما اعتماد دارند میتواند کسبوکار ما را به موفقیتهای بزرگ برساند.
پس در بازاریابی بهجای اینکه فقط به فکر هواداران بیشتر باشیم بهتر است بر کیفیت آنها تمرکز کنیم. مهمترین دلیلی که باعث میشود مخاطب به جمع هواداران واقعی ما بپیوندد آموزشهای عالی و رایگان است.
همین لباس زیباست نشان آدمیت!
محتوای شما باید زیبا باشد، عالی بودن محتوا کافی نیست. متن صفحهآرایی شده، داشتن عکس و نمودار و جعبه و جدول در متن ضروری است. اینیکی از نکات صنعت آموزش است که مغفول مانده. فکر نکنید اگر محتوا عالی باشد لزوماً مورد استقبال واقع خواهد شد.
معیار شما در تولید محتوا باید این باشد که حتی اگر مخاطب قصد نداشت آن را مطالعه کند با یک نگاه اجمالی به این نتیجه برسد که شما در کارتان عالی هستید و بهتر است برای یادگیری بیشتر شما را دنبال کند.
یادگیری با نوشتن مقاله
یکی از بهترین راههای یادگیری این است که یک موضوع انتخاب کنید و آن را بهصورت یک پروژه تحقیقاتی انتخاب کنید و با اختصاص زمان کافی در مورد آن تحقیق کنید تا یک مقاله عالی تهیه شود. این روش باعث میشود همزمان با نوشتن مقاله، کلی مطلب جدید بیاموزید که حتی شاید در مقاله استفاده نکنید ولی میتوانید در آموزشهای خود استفاده کنید. اگر میخواهید به مدرس مرجع تبدیل شوید توصیه میکنم هفتهای یک مقاله جدید بنویسید و سعی کنید در سایت و یا رسانهها منتشر کنید.

تاکشو با استاد بقوسیان-تابستان ۹۶
تولید محتوا با فرمول دبیر (دانش، بینش، راهکار)
دانش اطلاعاتی است که هرروز تولید میشود و روزبهروز بر حجم آن افزوده میشود. دسترسی به دانش کار سخت و پیچیدهای نیست و بهراحتی قابلدستیابی است. کار مدرس صرفاً فروش دانش نیست.
بینش نظر شخصی و تجربه ما درباره دانش موجود است. ارائه بینش از دیدگاه من کاهش گزینههاست. اگر برای انجام کاری دهها روش وجود دارد و شما یکی از آن روشها را توصیه میکنید درواقع بینش خودتان به دیگران را منتقل میکنید. پس بینش درواقع بخش کوچکی از دانش موجود است که از دید شما بهعنوان مدرس، مهمتر و کلیدیتر است. بهعبارتدیگر بینش یعنی: تشخیص مشکل اکثر مخاطبان و ارائه بهترین راهحل برای حل مشکل آنها. بینش اغلب از تجربه و تحقیقات ما استخراج میشود.
راهکار دستورالعملی است که با اجرای قدمبهقدم آن میتوان به نتیجه مطلوب رسید.
کدام مهمتر است؟
دانش و راهکار در اینترنت فراوان است و بهراحتی یافت میشود، بینش هم پیدا میشود ولی کمیابتر و ارزشمندتر است. فرض کنید قرار است با یک مدرس بازاریابی اینترنتی مصاحبه کنیم: پرسیدن اینکه از کدام سرویس ایمیل مارکتینگ استفاده میکنید راهکار است و اگر بپرسیم مهمترین عامل در موفقیت ایمیلها چیست از بینش استفاده کردهایم. تأکید میکنم افراد حرفهای بیشتر دنبال بینش هستند. این موضوعی است که بعد از سالها مشاوره دادن متوجه شدم.
یک خاطره
با مدیر یک برند میلیاردی درباره سایتشان جلسه داشتم باذوق و شوق توضیح میدادم که برای ایمیل مارکتینگ از سرویس کدام شرکت استفاده کنند. برای بهبود سایت کدام پلاگین ها را بخرند و …
وسط توضیحاتم، آن مدیر حرفم را قطع کرد و گفت این موارد فعلاً مهم نیست. شما فقط به من بگویید مشکل اصلی سایت ما چیست. من چند مورد را گفتم او تشکر کرد و گفت به تیمش منتقل خواهد کرد و جلسه تمام شد!
شاید بخواهید در این مقاله یونیک « تولید محتوا به سبک من» را بخوانید.
این مقاله هم مکمل بالایی است: «چک لیست ۲۰ تایی مستر استاد»
اطمینان و قطعیت
شاید مهمترین موضوع دریم ارائه خوب، اطمینان باشد. شاگرد باید کاملاً احساس کند مدرس به حرفهایش اطمینان کامل دارد و کوچکترین اضطراب یا تردیدی ندارد. وقتی فیلمی از یک مدرس مرجع نگاه میکنید کاملاً مشخص است که به حرفهایش کاملاً اعتقاد دارد او همیشه با قطعیت صحبت میکند و هیچوقت دودل و مردد نیست. این اطمینان بهصورت مسری به شاگرد منتقل میشود و او را ترغیب میکند که به آموزشها عمل کند.
این اطمینان از کجا شکل میگیرد؟ نشان دادن اطمینان این نیست که نمایش بازی کنیم و با بلندتر کردن صدا یا تغییر لحن وانمود کنیم به حرفهایمان اطمینان داریم. اطمینان واقعی از درون ما نشات میگیرد. اگر به حرفهایی که میزنیم از ته دل اعتقادداریم به هیچ ترفند خاصی نیاز نداریم. این اطمینان از نوع صحبت، حالت چهره و زبان بدن ما کاملاً نمایان میشود. یکی از بدترین سخنرانیهای عمرم را سالها پیش در هتل المپیک ارائه کردم. همایش درباره بازاریابی بیمه بود. با اطمینان بسیار زیاد و قاطعانه نکات زیادی را گفتم و حضار را زیر سؤال بردم. با عصبانیت گفتم افراد تنبلی هستند و چیزی از بازاریابی نمیدانند! در پایان همایش اغلب دچار یاس و ناامیدی شده بودند بااینکه محتوا خوب بود و ارائه با اطمینان کامل بود ولی با نگاهی به حضار متوجه میشدید کار خوب پیش نرفته است.
انتقال حس خوب
همان روز یکی از حضار به من گفت ما پول دادهایم و روز جمعه به این همایش آمدهایم تا حالمان خوب شود شما حال ما را بدتر کردید. بعدازآن سخنرانی سعی کردم باوجود قاطعیت حس خوب ایجاد کنم و طوری صحبت کنم که مخاطب احساس راحتی و آرامش کند. هیچ مخاطبی دوست ندارد بازخواست شود. حتی اگر میخواهیم اشتباه مخاطب را متذکر شویم میتوانیم ظرافت به خرج دهیم و طوری مطرح کنیم که مخاطب حس نکند شخصیتش زیر سؤال رفته است. پس یکی از مسئولیتهای مهم شما در ارائه انتقال حس خوب است. سادهترین کار لبخند زدن است. با لحنی طلبکارانه و از جایگاه بالاتر صحبت نکنیم. لحنی دوستانه داشته باشیم. همینطور تلاش کنیم مخاطب را درک کنیم و با همدردی کنیم.
دیدگاه مدرس مرجع درباره تکرار
مدرس مرجع میداند که کارش ایجاد تغییر در شاگرد است. ایجاد تغییر با یک واژه ارتباط تنگاتنگ دارد. آن واژه تکرار است. تکرار یک مطلب باعث ایجاد تغییر در شاگرد میشود. دیدگاه مدرس مرجع دقیقاً عکس دیدگاه مدرسهای تازهکار است.
چند سال پیش آقای برایان تریسی ایران آمده بود. دقیقاً در همان زمان من مشغول ترجمه کتاب جدیدش بودم. او یک همایش یکروزه داشت و تمام مطالبی که در همایش عنوان شد، نکات یکفصل کتاب جدیدش بود! من که همان مطالب را خوانده بودم، باز از شنیدن سخنرانی لذت بردم. شنیدن مطالب مهم و کلیدی همیشه میتواند جالب و جذاب باشد.
ترس مدرسهای تازهکار
نکته مهمی که میخواهم تأکید کنم آن است که مدرسهای تازهکار از تکرار مطالب خود ترس دارند. من مدرسهای زیادی را میشناسم که مطلب بسیار ارزشمندی بلدند ولی آن را فقط در یک محصول آموزشی توضیح دادهاند. وقتی به آنها میگویم چرا همین مطلب را در کلاس حضوری توضیح نمیدهید: میگویند: میترسم کسی آن محصول را دیده باشد و مطلب من تکراری باشد. این ترس اشتباه باعث میشود بسیاری از مدرسها بازآفرینی نکنند، چون همان مطالب را یکبار با یک فرمت درجایی ارائه کردهاند.
حل مشکل فراموشی
تجربه من در آموزش نشان میدهد شاگرد دوست دارد مطالب مهم را بارها بشنود. شاگردان خیلی زود مطالب را فراموش میکنند. گاهی پاورپوینت سخنرانیهای سال قبل را مرور میکنم و با مطالبی مواجه میشوم که برای خودم کاملاً تازگی دارد! همین مطالب را قبلاً در همایشی ارائه کردهام ولی با گذشت زمان به فراموشی سپردهشده است. عمر اطلاعات در ذهن افراد بسیار کمتر از آن چیزی است که فکر میکنید. این جمله را بارها با خودتان تکرار کنید چون میتواند دیدگاهتان را نسبت به آموزش تغییر دهد. عمر اطلاعات در ذهن افراد بسیار کمتر از آن چیزی است که فکر میکنم!
همچون فراموش نکنید تکرار باعث تسلط میشود. تکرار باعث تسلط میشود! تکرار باعث تسلط میشود!! تکرار باعث تسلط میشود!!! تکرار باعث تسلط میشود!!!! تکرار باعث تسلط میشود!!!!!
خودتان میتوانید این موضوع را آزمایش کنید یک کتاب خوب را انتخاب کنید و آن را چند بار بخوانید! به شما قول میدهم هر بار که کتاب را از اول میخوانید با مطالبی مواجه میشوید که در مطالعه قبلی آنها را بههیچوجه ندیدهاید. دلیل علمی این موضوع آن است که مغز سیستمی دارد به نام «جذب گزینشی» زمانی که در معرض یک محتوای جدید قرار بگیرید سعی میکنید بیشتر مطالب را نادیده بگیرید و فقط به قسمتهایی توجه میکنید که کاملاً سازگار با دانستههای شماست.
مدرسهای مرجع از تکرار مطالب مهم ترسی ندارند. آنها میدانند که راز موفقیت در آموزش «تکرار» مطالب کلیدی است. پس با بازآفرینی نکات مهم، سعی میکنند آنقدر تکرار کنند که مطالب کلیدی در عمق وجود شاگرد قرار بگیرد و باعث تغییر شود.
اغلب مدرسهای مرجع دنیا وقتی یک کتاب مینویسند و با استقبال خوبی مواجه میشود. مطالب همان کتاب را به همایش تبدیل میکنند. نکته عجیب آن است که کسانی در این همایشها شرکت میکنند که قبلاً کتاب را خواندهاند.
دیدگاه مدرس مرجع درباره محصولات رایگان
بسیاری از محصولات آموزشی رایگان در اینترنت بیکیفیت و سطح پایین هستند. محصولات رایگان شاید تعیینکنندهترین محصولات شما باشند. قبلاً گفتیم که بازاریابی آموزش در یک جمله خلاصه میشود: آموزشهای رایگان؛ یعنی مخاطب بدون پرداخت پول بتواند بخشی از آموزشهای شما را ببیند.
خیلیها به خاطر رایگان بودن محصول حاضر خواند شد نگاهی به آن بیندازند و سپس یک اتفاق مهم میافتد. ذهنیت آنها درباره شما بهعنوان مدرس شکل میگیرد! آنها همان لحظه تصمیم میگیرند که آیا شما فرد ارزشمندی هستید یا خیر. آیا لازم است نام شما را به خاطر بسپارند؟ آیا همینالان به گوگل مراجعه کنند و مطالب بیشتری درباره شما پیدا کنند یا شما را به فراموشی بسپارند. محصولات رایگان شاید تعیینکنندهترین محصولات شما باشد. دلیلش آن است که خیلیها به علت رایگان بودن حاضر خواهند شد نگاهی به محصول بیندازند و سپس یک اتفاق مهم میافتد. ذهنیت آنها درباره شما بهعنوان مدرس شکل میگیرد. بسیاری از مدرسها فکر میکنند چون محصول رایگان است کیفیت آن خیلی مهم نیست و مخاطب حق ندارد توقع زیادی داشته باشد. ولی یادتان باشد همین محصولات رایگان میتوانند در هزاران نفر ذهنیت مثبتی از ما شکل بدهند. اگر در تولید این محصولات سهلانگاری کنیم. شاید هزاران نفر با دیدن محصول رایگان به این نتیجه برسند که دیگر لازم نیست مطالب ما را پی گیری کنند.
وقتی در حال ساخت محصول رایگان خود هستید فکر کنید که تمام دنیا شما را با همین محصول قضاوت خواهد کرد. با این معیار آیا محصولتان قابلقبول است یا خیر.
ساخت تریبون
اگر بتوانیم اطلاعات تماس علاقهمندان به حوزه آموزش خود را جمعآوری کنیم و هرلحظه که خواستیم به آنها پیام بدهیم ما تریبون داریم. هر چه تعداد و کیفیت این مخاطبان بیشتر باشد بهتر است.
در کل میتوان گفت که در حوزه تخصصی شما همیشه کسی موفقتر است که تریبون بهتری دارد. منظورم این است که تریبونی با هواداران بیشتر دارد و هرلحظه که اراده کند میتواند پیامی را به آنها انتقال دهد.
بنابراین قدرت در آموزش دست کسی نیست که از همه بهتر سخنرانی کند یا کتابش کاربردیتر باشد بلکه دست کسی است که تریبون بزرگتری دارد؛ یعنی مجموعهای بزرگ از اطلاعات تماس هوادارانی که خودشان اطلاعات را در اختیار مدرس قرار دادهاند. در ایران مدرسان معروفی وجود دارند که برای ساخت تریبون وقت و انرژی اختصاص ندادهاند. منظورم این است که باوجود معروفیت زیاد، نمیتوانند هرلحظه که بخواهند به گروه بزرگی اعلام کنند که مثلاً کتاب جدیدشان چاپشده است. توانایی اطلاعرسانی لحظهای در بازاریابی بسیار اهمیت دارد. مدرس مرجع با جدیت سعی میکند اطلاعات تماس علاقهمندان را جذب کند. البته منظور از جذب کردن اطلاعات تماس بههیچوجه آن نیست که مثلاً بانک ایمیل پیدا کنیم یا بانک پیامکی بخریم. اطلاعات تماس افرادی ارزش دارد که خودشان آن را به ما دادهاند.
محصول رد نشدنی:
همه مدرسهای مرجع دنیا یک یا چند محصول رد نشدنی دارند و این فرصت را فراهم کردهاند که مخاطب با صرف مبلغی ناچیز با مدرس مرجع آشنا شوند و از آموزشهایش لذت ببرد.
مهمترین دارایی شما در کسبوکار
در کتابها و دورههای بازاریابی اینترنتی گفته میشود مهمترین دارایی سایت شما فهرست ایمیل اعضا است، یعنی کسانی که خودشان آدرس ایمیلشان را در اختیار شما قرار دادهاند. ولی مهمترین دارایی، اطلاعات تماس خریداران شماست و نهفقط علاقهمندان. نکته جالب آن است که مبلغ خرید اهمیت چندانی ندارد. وقتی علاقهمندی حتی یک ریال به شما پرداخت کرد نشان میدهد اعتماد بیشتری به شما دارد و اگر محصولات خوبی ارائه کنید حاضر است مبلغ خیلی بیشتری بپردازد. پس داشتن محصولی رد نشدنی بسیار مهم است چون علاقهمندان را به خریدار تبدیل میکند.
شخصیت مدرس مرجع
۱-الگو است.
خودش مطابق آموزههایش زندگی میکند و مدام این سؤال را از خودش میپرسد: اگر همه شاگردانم دقیقاً مثل خودم بشوند آیا دنیا جای بهتری خواهد شد یا خیر.
یک مدرس الگو ساعتها و روزها فکر میکند و تحقیق میکند تا یادگیری را آسانتر و لذتبخشتر سازد. وی پیشرو است و همیشه موارد جدید را تست میکند و نتایج تحقیقاتش را به شاگردان منتقل میکند. برای یک مدرس الگو اخلاق از هر چیزی مهمتر است. اگر با مخاطبین صادق نباشید دیر یا زود این موضوع آشکار خواهد شد. برای الگو بودن همیشه باید در حال رشد و پیشرفت باشید اگر شاگرد احساس کند که تقریباً به شما رسیده است دیگر شما را دنبال نخواهد کرد.
۲- اقتدار دارد.
شاگردان مدرس مقتدر را دوست دارند نه یک فرد دودل را. در آموزشهایتان با قطعیت صحبت کنید. این قطعیت شماست که شاگرد را به انجام گفتهها وا میدارد. اگر مورد اشتباهی در شاگرد میبینید حتماً این موضوع را به او بگویید حتی اگر باعث رنجش او شود شما واقعاً صلاح او را میخواهید و فقط دنبال محبوبیت خودتان نیستید.
۳-تحلیلگر است.
مدرس مرجع فکر میکند و یا خودش مواردی را تجربه میکند و یا با تحلیل به نتایج جدیدی میرسد و موارد جدیدی آموزش میدهد.
۴-ترغیب گر است.
باید برای ایجاد تحول در دیگران انگیزه ایجاد کنید. بهترین روش انگیزه دادن صحبت درباره رؤیای شاگرد است. در آموزشهایتان رؤیاهای شاگرد را به تصویر بکشید و یادآوری کنید که با اجرای آموزشهای شما چطور میتوان به رؤیای موردنظر رسید. صحبت درباره سختی و گذشته خودتان نیز باعث میشود وی انگیزه بگیرد.
۵-باملاحظه است.
«توجه به دیگران بهعنوان یک انسان»
از کمک و خدمت با دیگران لذت ببرید و در کنار آموزشهای گران آموزشهای رایگان نیز تولید کنید تا افراد بسیاری بتوانند از آنها استفاده کنند. مدرس باملاحظه برای موفق شدن شاگرد تلاش میکند.
ایجاد تحول در زندگی دیگران
چگونه کاری کنیم تا آموزشهایمان توسط شاگرد اجرا شود و زندگیاش متحول شود.
۱-برداشتن موانع ذهنی یادگیرنده
باورهای محدودکننده بسیاری از افراد باعث میشود فکر کنند آنها نمیتوانند به رؤیاهایشان برسند. یک راه ساده برای شکستن موانع ذهنی شاگرد، نمایش نمونهها و تجربیاتی است که نشان میدهد دیدگاه شاگرد نیاز به تغییر دارد. اغلب با دیدن نمونههای موفق، موانع ذهنی افراد شکسته میشود.
۲-تعریف هدفهای سخت
اگر مدرس بتواند هدفهایی چالشبرانگیز در شاگردان ایجاد کند باعث میشود سریعتر پیشرفت کنند. همه دوست دارند چالشهای سخت را پشت سر بگذارند و حس برنده شدن را تجربه کنند. هیچکس از برنده شدن در یک بازی ساده ذوقزده نمیشود؛ بنابراین گاهی افراد را ترغیب به تلاش نامتعارف کنید.
۳-ایجاد رقابت سالم
شما با برگزاری مسابقات و ایجاد چالش میتوانید در شاگردان رقابت سالم ایجاد کنید. یکی از انگیزاننده ترین جایزهها برای شاگرد «دیده» شدن است.
۴-ترغیب به گزارش نتیجه
شاگردان را ترغیب کنید نتیجه کار را به شما گزارش کنند. وقتی شاگرد میداند باید نتیجه را گزارش کند انگیزه بیشتری برای اجرای کارها دارد. حس پاسخگویی باعث میشود افراد اهمالکاری را کنار بگذارند.
۵-نمایش بهجای آموزش
در آموزشهایتان بهجای اینکه بگویید نشان دهید. شاگردان همیشه دوست دارند آموزش با نمایش انجام کار همراه باشد.
معیار موفقیت یک مدرس مرجع
چه چیزی نشان میدهد مدرس مرجع شدهاید؟ معیار موفقیت شما نه میزان درآمد و نه تیراژ کتابهایتان است. مهمترین موضوع آن است که چقدر توانستهاید در زندگی شاگردان تغییر و حتی شاید تحول ایجاد کنید. بهعبارتدیگر شاگردانتان چقدر نتیجه گرفتهاند.
شاید لذتبخشترین لحظات زندگی شما بهعنوان مدرس، زمانی است که میبینید شاگردانتان به کمک آموزشهای شما به موفقیتهای بزرگ رسیدهاند. وقتی میبینید کسی نتیجه گرفته و زندگیاش عوضشده انگیزه بسیار زیادی میگیرید و برای ادامه کارتان شادی و انرژی کسب میکنید.
امیدوارم همیشه یادتان بماند هدف شما «ارائه آموزشهایی است که باعث تحول دیگران شود.» اگر این اتفاق نیفتد شما فقط یک تولیدکننده محتوا هستید و نه مدرس مرجع. تمام پیشرفتهای ارزشمند در دنیا نتیجه تلاش مدرسهای مرجع است. امیدوارم همانقدر که از نوشتن این کتاب لذت بردم از خواندنش لذت برده باشید و هدفی ارزشمند برای خود تعریف کرده باشید: «تبدیلشدن به یک مدرس مرجع»
شاید بخواهید ۴۷۰۰ کلمه نتیجه تحقیقات من درباره «ویژگی های یک مدرس درجه یک» را به همراه کامنت های جذاب مدرسین مطالعه کنید.
سلام
این کتاب فوق العاده است و منم قبلا خریدمش ولی زیاد وقت نکردم کلا بخونمش.
توصیه میکنم اول کتاب اهمیت گرایی خونده بشه بعد هر کتاب دیگه.
الان من در حال خوندن کتاب های دانشگاهم هستم و دارم دقیقا از مکتب اهمیت گرایی توش استفاده میکنم و جالبه ۹۰% تست ها رو درست میزنم.
این مقاله هم کاملا خوب و گیرا کتاب و نویسنده اش رو معرفی کرده و دست آقای شیرمحمدی درد نکنه.
درود بر شما
خیلی ممنون.