معرفی کتاب ۱: پیدا کردن علاقه الهی و رسالت شغلی
جمعه گذشته در حاشیه یک همایش کوچینگ فرصتی پیش آمد تا با یکی از دوستان صحبتی داشته باشم، ایشان (جناب استاد علی قاسمی) کتاب شون را به من هدیه دادند. تو این پست می خوام درباره موضوع کتابشون (پیدا کردن علاقه زندگی) نکاتی را مطرح کنم و به معرفی این کتاب خوب بپردازم. اول از همه لذت بردم از عنوان هوشمندانه کتاب:
قدم صفر کارآفرینی (چگونه شغل مورد علاقه خود را پیدا کنیم؟)

قدم صفر کارآفرینی
ایشان معتقد است قدم صفر کارآفرینی، یافتن علاقه است، من هم که همیشه اول ایونت هایم می گویم قدم صفر هرکاری سپاسگزاری از خداوند است، نتیجه میگیریم قدم صفر هر کاری سپاسگزاری از خداوند با علاقه است!
هممون دیدیم و شنیدیم که همه سخنرانان و مدرسان و خلاصه هرآدم موفق و ناموفقی را ببینید به شما یک توصیه کلیدی میکنند: دنبال علاقهات برو (follow your passion) جمله، جمله ی بسیار درست و حکیمانهای است، ولی افتاد مشکلهایش اینجاست که علاقهام را از کجا پیدا کنم تا دنبالش کنم!
در این زمینه چند سؤال و دغدغه مهم وجود دارد:
۰- من اصلاً نمی دونم به چی علاقه دارم. سردرگمم.
۱- من به چند حوزه مختلف علاقه دارم کدامش را فالو کنم؟
۲- حوزهای که من به آن علاقه دارم توش پول نیست.
۳- تو کشور ما (و scale کوچیکتر: شهر-منطقه-خانواده و اطرافیان) به موضوع مورد علاقه من بها نمیدن!
۴- علاقه اصلی مو پیدا کردم ولی میترسم توش وارد بشم و موفق نشم.
۵-علاقه اصلی مو پیدا کردم ولی ریسک خروج از شغل فعلیام خیلی بالاست بدلیل داشتن خانواده و نیاز به حقوق اش، نمی تونم علاقمو دنبال کنم.
جناب قاسمی در کتابش خیلی خوب به ۴ سؤال اول از ۶ سؤال فوق پاسخ داده است.
میتوانم بگم شاید با خواندن همین یک کتاب ۱۶۰ صفحهای ۱۹ هزارتومانی تا ۷۰ درصد بتوانید رسالت زندگی و علایقتون را شناسایی کنید.
با قلبی مالامال از اندوه و تأسف فراوان باید اعلام کنم بسیاری از مردم کشورمون (به هر دلیلی) علاقه اصلی شغلی و رسالت زندگیشونو پیدا نکردن، اگر هم می دونن الان تو آغوش علایقشون نیستن، کاش میشد همونجوری که اول عاشق همسرمون میشیم و بعدش ازدواج میکنیم برای کارمون هم اینگونه بود: یا عاشق کار فعلی مون بودیم یا کار دیگه ای انجام می دادیم که عاشقش باشیم؛ بنابراین میتوان گفت مهمترین وظیفه هر آدمی در زندگی باید کشف رسالت زندگی و علایقش و حرکت در راستای اونها باشه؛ بنابراین سوال طلاییGolden Question زندگی هر آدمی آینه:
What is my Mission in life
ماموریت و رسالت من در زندگی چیست؟
What is my Passion in life
علاقه الهی (اشتیاق) من در زندگی چیست؟
Mission یا مأموریت زندگی یه چیزی فراتر از علاقه یا Passion هست، در واقع می شه گفت پشن تو دایره میشن قرار می گیره.
همه گفتن و می دونیم که تو دایره «میشن و پشن» کار کردن نتایج زیر را به بار میاره:
۱-اسمش کار نیست حاله! داری لذت میبری، آرامش درونی داری و خودتم دوست داری.
۲-سختیهای توش شیرینه (مثل سختی زایمان که میگن شیرینترین سختی دنیاست)
۳-خلاقیت و ابداع توش زیاده، خلاقیت از احساس خوب میاد و احساس خوب را کاری که دوسش داری بهت میده.
۴-استمرار، مداومت و پایداری که آقامون «دارن هاردی» تو «اثر مرکب» زیاد ازش دم میزنه افزایش پیدا می کنه.
۵-مجبور نیستی موقع کار (حال) دم به دقیقه ساعتتو نگاه کنی، شما سرکار نمیری در واقع کار تو را صدا می زند(Work as calling)
۶-بازنشستگی نداره (به نظرتون، فردوسی پور و مربیان فوتبال به بازنشستگی فکر می کنن)
۷-ته همه کارکردن های ما اینه که با پولش به لذت برسیم، به قول استاد عاشق چندتا کاغذ رنگی که نیستیم. خب وقتی کارتو دوست داشته باشی خودش لذته، یعنی نتیجه همزمان با کار وجود داره. به همین خاطره که آدمهای موفقی را از دور میبینیم روزی ۱۶ ساعت کار می کنن ما میگیم چقدر پول پرستن اینا، نه بابا جان اینا عاشق کارشون هستن و دارن لذت می برن و آدمی کی از لذت فارغ میشه؟
۸-وقتی تو دایره پشن فعالیت کنی یه چیزی رخ میده به نام: peak performance اوج عملکرد. علتش هم واضحه: علاقه و اشتیاق، اندورفین تولید می کنه و اندورفین باعث میشه مغز بهتر کار کنه و ایده بده و به اوج کارایی خوش برسه، اوج کارایی بهت حس خوب میده و مجدداً اندورفین تولید میشه و این لوپ مثبت ادامه داره.
۹- میگن side effect انجام کار مورد علاقه، ثروت هست؛ اما من میگم یکی از اصلیترین پیش نیازهای ثروت، انجام کار مورد علاقه است، چیزهای دیگری هم لازمه مثل مهارت فروش، بازاریابی، آشنایی با ابزارهای دیجیتال و … مثلاً خیلیها رستوران رفتن و غذا خوردن را دوست دارن، اما چند نفر از این کار پول در میارن (تو ایران شاید کمتر از ۵ نفر باشن، اولینش حمید سپیدنام یا مستر تیستر)
۱۰- یه دوستی دارم کلیپ زیاد آپارت می ذاره بهم میگفت کلیپهای انگیزشیم سه برابر بقیه کلیپهای آموزشیم ویو داره، می دونید چرا کلیپ و موزیکهای انگیزشی اینقدر پر طرفدارن؟ اگر کاری که میکنید تو دایره پشن تون نباشه، مدام نیاز دارید انرژی احساسی تون را شارژ کنید به قول جیم ران باید هر روز دوش انگیزه بگیرید (دوش واجب میشید!) و چه ناپایدار و موقتی است انگیزه اگر سورسش از بیرون باشد (منبع بیرونی) و چه فوق العاده است اگر منبع انگیزهات دورنی باشد که این مهم جز با انجام کار مورد علاقه اتفاق نمی افته.
۱۱- برای چیزی که میخواهم بگویم هیچ fact علمی ندارم (نه که نباشد!) اما یقین دارم که: اگر در دایره علایقتون کار کنید بیشتر سلامتید. کمتر بیمار میشید. بیشتر عمر میکنید. انجام کارهایی که دوست نداریم ما را رنجور و بیمار و دلمرده میکند.
جبران خلیل جبران با تندی و بی رحمی میگه یا ایها الناس (!):
اگر نتوانید با عشق کار کنیدو عاشق کارتان نباشید، بهتر است کارتان را رها کنید، در کوچه بنشینید و از کسانی که کارشان را دوست دارند، صدقه بگیرید.
خب در حمد و ثنای انجام کار مورد علاقه زیاد گفتیم حالا ببینیم چه جوری میشه علاقه مونو پیدا کرد: حدود ۱۰۰ صفحه از کتاب درباره این موضوع صحبته می کنه و میگه با ۴ روش میتوان علاقه را پیدا کرد:
۱-تصویر واضح
۲-سؤال
۳-غبطه
۴-خاطرات
من قصد ندارم خلاصه کتاب و توضیحات این ۴ روش را اینجا بگم و توصیه میکنم کتاب را تهیه کنید و کامل بخونید اما درباره روش دوم یعنی سؤال می خوام به طور مفصل سوالاتی را براتون مطرح کنم که با پاسخ به اونها بتونید تا حدی علایقتونو شناسایی کنید.
من اعتقاددارم مهمترین و سریعترین روش بکار انداختن فکر و مغزمون پرسش از خودمون هست، اساساً بعضیها معتقدند اصلاً فکر کردن چیزی جز پرسش و پاسخ ذهنی نیست. ضمن اینکه یک ویژگی محشر سؤال اینه که به ذهنمون جهت میده، یه تست بریم!لطفاً همینالان به سوالات زیر پاسخ بدید:
- بدترین خصوصیت شما چیست؟
- از کدام اشتباه خود در زندگی بیشتر از همه پشیمانید؟
- بهترین خصوصیت شما چیست؟
- به چه چیز در زندگی خود افتخار میکنید؟
همینالان با ۴ سؤال مختلف به چهار جای مختلف در ذهن تون سفر کردید، این خاصیت سؤال است، دو سؤال اول تضعیفکننده است و به شما حس بد میدهد و دو سؤال بعدی قدرتمند کننده است و احساس خوبی در شما ایجاد میکند.
پس: سؤال خوب = جواب خوب سؤال بد = جواب بد
بسیار خب بریم سراغ سؤالات کوانتومی درباره مهمترین بخش زندگی بشر (کشف علایق):
۱-دیگران برای حل چه مشکلاتی به من زنگ میزنند.
شما توانمندیها و استعدادهایی دارید که دیگران برای حل مشکلاتشان از آنها استفاده میکنند چرا خودتون از اون توانمندیها بیزنس تون را راه نندازید. (مثال: بسیاری از اساتید برای تبلیغ نویسی محصولاتشون و مشاوره برای برگزاری سمینارها و همایش هاشون و راههای فروش محصولات آموزشی به من زنگ میزدن و این شد جرقهای برای تأسیس مستر استاد)
۲-چه ویژگی منحصربهفردی در من وجود دارد؟ دیگران از کدام ویژگیهای من بیشتر تعریف میکنند؟
۳-چگونه من را به دیگران معرفی میکنید؟
۴-حین انجام چهکاری متوجه گذر زمان نمیشم.
۵-اگر شغلی با شرایط و حقوق بهتر به شما معرفی کنند آیا آن را قبول میکنید؟
۶-اگر چندین میلیارد در بانک برنده شوم (با فرض اینکه مشکل مالی برای خواستههایتان ندارید) با آن پول چهکاری میکنم؟
۷-چهکاری هست که اگر انجام ندید احساس میکنید چیزی کم دارید؟ (برای من یادگیری روزانه)
۸-حاضرید چهکاری را ۲۰ سال انجام دهید؟
۹-اگر بدانید ۶ ماه دیگر زنده نیستید چکار میکنید؟ (احتمالاً خانواده مشترکترین پاسخ برای این سؤال کلیشهای ولی مهمِ)
۱۰-قهرمان زندگیتان کیست و چرا او را تحسین میکنید؟
۱۱-چهکاری را انجام میدهید حتی اگر دستمزد و حقوق کمی داشته باشد؟
۱۲- چه چیزهایی آتش درون شما را شعلهور میسازد و شما را به وجد میآورد؟
۱۳-اگر قرار بود در تمام عمرم فقط ۳ کار را برای انجام دادن انتخاب کنم آنها چه بودند؟
۱۴-روز تعطیل دوست دارید چهکاری انجام دهید؟ (بهجز مسافرت و خوابیدن و خانواده)
۱۵-کدام کار را به تماشای فیلم ترجیح میدهید؟
۱۶-آیا کاری بوده که قبلاً از انجام آن لذت میبردید؟ (کودکی، نوجوانی و کلاً درگذشته)
۱۷-اگر همه مشکلاتتان حل شود و هیچ دغدغهای نداشته باشید چکاری میکردید؟
۱۸-اگر یقین داشتید که شکست نمیخورید چکار میکردید؟
۱۹-چهکاری را بسیار استادانه و عالی انجام میدهید؟
۲۰-چهکاری باعث میشود احساس مفید بودن و مقتدر بودن داشته باشید؟
۲۱- این کار (……………..) را از من نگیرید دنیای من خراب میشود.
جواب جای خالی برای من «صنعت آموزش» است: یادگیری و یاددهی
برای شما چطور؟ از صمیم قلب آرزو میکنم پاسخ این پرسش را پیدا کنید و به سمت آن بروید.
در انتها دلم میخواهد چند اصطلاح زیبا که از این کتاب پرمحتوا آموختم با شما به اشتراک بگذارم:
۱-علاقه الهی: «ارزشمندترین علاقه در بین چندین علاقه» ما ممکن است به چندین چیز علاقه داشته باشیم اما فقط یک کار است که گویی برای آن آفریدهشدهایم آن علاقه الهی نام دارد. درست مانند فردی که به چندین غذا علاقه دارد اما اگر به او بگویند از بین این ۵ غذای فوقالعاده که همه آنها را دوست داری فقط یکی را انتخاب کن، احتمالاً آن مورد انتخابی ارزشمندترین علاقه شخص خواهد بود.
۲-کارهای قرمز، زرد، سبز
کارهای قرمز آنهایی هستند که در حین انجام کار دائماً به ساعت خود نگاه میکنیم، دعا میکنیم زودتر زمان سپری شود تا از این کار خلاص شویم. انتخاب این کار بهعنوان شغل اصلی بدترین انتخاب فرد میتواند باشد.
کارهای زرد: کارهایی که برای کسب پول سریع انجام میدهیم و ممکن است علاقه چندانی به آن کار نداشته باشیم. خود من در برههای از زندگیام مجبور بودم چنین کاری داشته باشم.
کارهای سبز: کارهایی که از روی علاقه و اشتیاق انجام میدهیم. هدف از انجام این کار لذت است و ثروت هم نتیجه مداومت در این کار و دانستن مهارتهایی برای پولسازی از علاقهمان.
۳-نیروی چرایی، نیروی اراده، نیروی عادت، نیروی لذت
ما برای انجام کار میتوانیم از هرکدام از ذخایر این ۴ نیرو استفاده کنیم، استفاده از ۳ تای اول برای انجام کارهایمان بسیار طاقتفرسا و دشوار است و نتیجه خیلی بزرگی هم ندارد اما بهترین حالت استفاده از نیروی چهارم یعنی لذت و علاقه است. در فصل اول کتاب مفصل درباره این ۴ نیرو صحبت شده است.
برای تهیه این کتاب می توانید به سایت نویسنده به نشانی بیشرفت مراجعه کنید.
تحول بزرگ در زندگی زمانی اتفاق می افتد که کار مورد علاقهتان را یافته و آن را به آغوش میکشید.
(حسین شیرمحمدی)
سلام چرا پیج ایشون باز نمیشه که کتاب رو خریداری کنم؟
سلام الان چک کردم مشکلی نداشت.